blood in the water

پیشنهاد کاربران

اصطلاحی هستش که به کار میبرن برای زمانی که یک شخص قوی به یه شخص ضعیف تر از خودش زور میگه و اون شخص کاری از دستش بر نمیاد برای مثال اشراف به شخصیت های رعیت ستم می کنه و اون شخص رعیت کاری از دستش بر نمیاد
بوی دردسر میاد: معنای اصطلاحی
Phrase :
فردی ضعیف را مورد حمله قرار دادن
درک کردن ضعیف بودن یک فرد و سپس حمله کردن به وی
به عنوان مثال :
Government critics have smelled blood in the water and launched stinging attacks
منابع• https://www.macmillandictionary.com/dictionary/british/blood-in-the-water
The exposure of a competitive weakness in an opponent that arouses increased competitive aggression in others. Likened to the literal presence of blood in water that causes aquatic predators ( such as sharks ) to seek out and attack prey.
...
[مشاهده متن کامل]

After their opponents' star striker left the match with an injury, the home team smelled blood in the water and brought on their attack with everything they had

به معنی تحت الفظی "خون در آب" هستش. در کل معنی این رو می ده که شخصی یا چیزی احساس کنه ممکنه مورد حمله قرار بگیره یا "نشانه ای از مورد حمله قرار گرفتن".
کوسه وقتی بو/مزه خون رو توی آب حس می کنه متوجه طعمه اش توی آب می شه
دوستان این جمله رو توی یک فیلم شنیدم معنی بهتری کسی برای درکش سراغ داره؟. میتونی به معنی آشکار شدن معنی بده؟

بپرس