blood donor

جمله های نمونه

1. More blood donors are urgently needed.
[ترجمه گوگل]نیاز فوری به اهداکنندگان خون بیشتر است
[ترجمه ترگمان]بیشتر اهدا کنندگان خون مورد نیاز هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Blood donors give blood for use in hospitals.
[ترجمه گوگل]اهداکنندگان خون برای استفاده در بیمارستان ها خون می دهند
[ترجمه ترگمان]اهدا کنندگان خون برای استفاده در بیمارستان ها خون اهدا می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Who can become a blood donor?
[ترجمه گوگل]چه کسی می تواند اهدا کننده خون شود؟
[ترجمه ترگمان]کی می تونه یه اهدا کننده خون باشه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. It is not as though regular blood donors receive preferential treatment when they come to need a transfusion.
[ترجمه گوگل]اینطور نیست که اهداکنندگان منظم خون در صورت نیاز به انتقال خون، از درمان ترجیحی برخوردار شوند
[ترجمه ترگمان]این به آن معنا نیست که افراد عادی خون هنگام نیاز به انتقال خون، درمان ترجیحی را دریافت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Blood Transfusion Currently all blood donors are initially screened and blood is not accepted from high risk individuals.
[ترجمه گوگل]انتقال خون در حال حاضر همه اهداکنندگان خون ابتدا غربالگری می شوند و از افراد پرخطر خون پذیرفته نمی شود
[ترجمه ترگمان]انتقال خون در حال حاضر همه اهدا کنندگان خون در ابتدا غربال می شوند و خون از افراد دارای ریسک بالا پذیرفته نمی شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Would you volunteer to become blood donor?
[ترجمه گوگل]آیا برای اهدای خون داوطلب می شوید؟
[ترجمه ترگمان]داوطلب شدی که اهدا کننده خون بشی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's most glorious to be a blood donor.
[ترجمه گوگل]اهداکننده خون بودن بسیار با شکوه است
[ترجمه ترگمان]خیلی خوبه که یه اهدا کننده خون باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Analysis of autologous blood donor motivation . [ comment ] .
[ترجمه گوگل]تجزیه و تحلیل انگیزه اهداکنندگان خون اتولوگ [ اظهار نظر ]
[ترجمه ترگمان]تحلیل انگیزه دهنده خون autologous [ comment ]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I'm a blood donor; I can't risk any contagion.
[ترجمه گوگل]من اهدا کننده خون هستم من نمی توانم خطر ابتلا به بیماری را تهدید کنم
[ترجمه ترگمان]من یه اهدا کننده خون هستم من نمیتونم ریسک هر بیماری دیگه ای رو به خطر بندازم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. In Britain, AIDS tests are now performed on all people who offer to become blood donors.
[ترجمه گوگل]اکنون در بریتانیا آزمایش ایدز بر روی همه افرادی که پیشنهاد اهدای خون را دارند انجام می شود
[ترجمه ترگمان]در بریتانیا، آزمایش ها ایدز اکنون بر روی تمام افرادی انجام می شود که به اهدا کنندگان خون کمک می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some require anonymous donors who perceive their role as similar to that of blood donors.
[ترجمه گوگل]برخی به اهداکنندگان ناشناس نیاز دارند که نقش خود را شبیه به اهداکنندگان خون می دانند
[ترجمه ترگمان]برخی به اهدا کنندگان ناشناس که نقش خود را مشابه اهدا کنندگان خون می دانند، نیاز دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The National Blood Transfusion Service is entirely dependent on voluntary blood donors.
[ترجمه گوگل]خدمات ملی انتقال خون کاملاً به اهداکنندگان داوطلبانه خون وابسته است
[ترجمه ترگمان]خدمات انتقال خون ملی کاملا وابسته به اهدا کنندگان خون اختیاری است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The number of operations may have to be limited unless more blood donors come forward.
[ترجمه گوگل]ممکن است تعداد عمل‌ها محدود شود، مگر اینکه اهداکنندگان خون بیشتری ارائه شوند
[ترجمه ترگمان]تعداد عملیات ممکن است محدود باشد مگر اینکه اهدا کنندگان خون بیشتری به جلو بیایند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. That statistic comes from a mail-in survey of 3 700 blood donors nationwide, he said.
[ترجمه گوگل]او گفت که این آمار از یک نظرسنجی پستی از 3700 اهداکننده خون در سراسر کشور به دست آمده است
[ترجمه ترگمان]او گفت که این آمار از طریق یک نظرسنجی از ۳ ۷۰۰ نفر اهدا کننده خون در سراسر کشور منتشر شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• person who contributes blood to a blood bank
blood donors are people who give blood from their bodies so that it can be used for transfusions or operations.

پیشنهاد کاربران

بپرس