1. Her blood count was normal.
2. We do a blood count to ensure that all is well.
[ترجمه گوگل]ما یک شمارش خون انجام می دهیم تا مطمئن شویم همه چیز خوب است
[ترجمه ترگمان]ما یک شمارش خون انجام می دهیم تا اطمینان حاصل کنیم که همه چیز خوب است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Her blood count is very low.
4. Complete blood count and erythrocyte sedimentation rate were regularly measured at clinic visits.
[ترجمه گوگل]شمارش کامل خون و میزان رسوب گلبول های قرمز به طور منظم در بازدیدهای کلینیک اندازه گیری شد
[ترجمه ترگمان]میزان رسوب کامل شده و سرعت ته نشینی نیز به طور منظم در بازدیدهای کلینیک اندازه گیری شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. His white blood count dropped after the treatment, as expected, but is now back up to pre-transplant levels.
[ترجمه گوگل]طبق انتظار، شمارش سفید خون او پس از درمان کاهش یافت، اما اکنون به سطح قبل از پیوند برگشته است
[ترجمه ترگمان]همانطور که انتظار می رفت، شمارش خون سفید او پس از درمان کاهش یافت، اما اکنون به سطوح پیش از پیوند باز می گردد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Your blood count is normal.
7. Review the results of laboratory tests, including complete blood count (CBC), electrolytes, urinalysis, and other diagnostic tests.
[ترجمه گوگل]نتایج آزمایشهای آزمایشگاهی، از جمله شمارش کامل خون (CBC)، الکترولیتها، آنالیز ادرار و سایر آزمایشهای تشخیصی را مرور کنید
[ترجمه ترگمان]نتایج تست های آزمایشگاهی، شامل شمارش کامل خون (CBC)، الکترولیت ها، urinalysis و دیگر تست های تشخیصی را بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The first diagnostic testing steps include a complete blood count, serum biochemical tests, and urinalysis with urine culture.
[ترجمه گوگل]اولین مراحل آزمایش تشخیصی شامل شمارش کامل خون، آزمایشات بیوشیمیایی سرم و آزمایش ادرار با کشت ادرار است
[ترجمه ترگمان]اولین مرحله آزمایش تشخیصی شامل شمارش کامل خون، آزمون های بیوشیمیایی سرم، و urinalysis با فرهنگ ادرار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. I'll take your blood count first.
[ترجمه گوگل]من اول شمارش خونت رو میگیرم
[ترجمه ترگمان]من اول به خون شما رسیدگی می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Other, more basic tests, such as a complete blood count, biochemical profile, and urinalysis can be performed to determine if infection or other problems exist.
[ترجمه گوگل]سایر آزمایشهای اساسیتر، مانند شمارش کامل خون، مشخصات بیوشیمیایی و آزمایش ادرار را میتوان برای تعیین وجود عفونت یا سایر مشکلات انجام داد
[ترجمه ترگمان]دیگر آزمون های اولیه، مانند شمارش کامل خون، پروفایل بیوشیمیایی و urinalysis می تواند برای تعیین این که آیا عفونت یا مشکلات دیگر وجود دارد، انجام شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Blood tests, such as complete blood count, blood chemistries, and cardiac enzymes.
[ترجمه گوگل]آزمایشات خون، مانند شمارش کامل خون، مواد شیمیایی خون و آنزیم های قلبی
[ترجمه ترگمان]آزمایش خون، مثل خون کامل، خون blood و آنزیم های قلبی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. A "CBC" (complete blood count) is a commonly ordered labortory test that is done on this instrument and gives important data, particularly in regard to WBC's.
[ترجمه گوگل]"CBC" (شمارش کامل خون) یک آزمایش معمول آزمایشگاهی است که روی این ابزار انجام می شود و داده های مهمی را به خصوص در مورد WBC ارائه می دهد
[ترجمه ترگمان]یک \"CBC\" (شمارش کامل خون)یک تست labortory است که بر روی این ابزار انجام می شود و داده های مهمی به خصوص در رابطه با WBC ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The blood count I use is the electronic timer on the straight track.
[ترجمه گوگل]شمارش خونی که من استفاده می کنم تایمر الکترونیکی در مسیر مستقیم است
[ترجمه ترگمان]شمارش خون که من استفاده می کنم تایمر الکترونیکی در مسیر مستقیم است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Take your blood count first, please.
[ترجمه گوگل]لطفا ابتدا شمارش خون خود را انجام دهید
[ترجمه ترگمان] اول blood بگیر، لطفا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید