blood bank

/ˈblədˈbæŋk//blʌdbæŋk/

بانک خون، ذخیره ی خون (برای دادن به دیگران)، بانک جمع اوری خون برای تزریق به بیماران ومجروحین

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a place where blood is collected, processed, and stored as whole blood or plasma, for later use in transfusion.

جمله های نمونه

1. It is mandatory for blood banks to test all donated blood for the virus.
[ترجمه گوگل]آزمایش همه خون های اهدایی از نظر ویروس برای بانک های خون الزامی است
[ترجمه ترگمان]برای بانک های خون اجباری است که همه خون اهدا شده برای ویروس را تست کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Still, there was always food here at the blood bank as well as plenty of sweetened fluids to quickly restore energy.
[ترجمه گوگل]با این حال، همیشه غذا در بانک خون و همچنین مایعات شیرین فراوان برای بازیابی سریع انرژی وجود داشت
[ترجمه ترگمان]با این وجود، همیشه در اینجا در بانک خون غذا وجود داشت و همچنین مقدار زیادی مایع شیرین برای بازیابی سریع انرژی وجود داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Blood banks must balance hospitals' need for blood with the need to draw blood only from healthy, relatively risk-free volunteers.
[ترجمه گوگل]بانک های خون باید نیاز بیمارستان ها به خون را با نیاز به خون گیری فقط از داوطلبان سالم و نسبتاً بدون خطر متعادل کنند
[ترجمه ترگمان]بانک های خون باید بیمارستان ها را تحت فشار قرار دهند و باید خون را فقط از داوطلبان سالم و نسبتا عاری از ریسک جذب کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. In 198 the agency had directed blood banks to similarly disqualify donors who have received pituitary-derived growth hormone.
[ترجمه گوگل]در سال 198 آژانس به بانک های خون دستور داده بود تا اهداکنندگانی را که هورمون رشد مشتق شده از هیپوفیز دریافت کرده اند، رد صلاحیت کنند
[ترجمه ترگمان]در ۱۹۸ نهاد به بانک های خون دستور داده بود تا از کسانی که هورمون رشد غده هیپوفیز را دریافت کرده اند، سلب صلاحیت کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Blood banks have routinely screened for HIV infection since 198 when the first blood tests for the virus became available.
[ترجمه گوگل]بانک های خون از سال 198 که اولین آزمایش خون برای ویروس در دسترس قرار گرفت، به طور معمول غربالگری عفونت HIV را انجام داده اند
[ترجمه ترگمان]از سال ۱۹۸ همچنان که اولین آزمایش خون برای ویروس در دسترس قرار گرفت، بانک های خون به طور معمول برای ابتلا به اچ آی وی غربال شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They told me at the blood bank this might happen.
[ترجمه گوگل]در بانک خون به من گفتند ممکن است این اتفاق بیفتد
[ترجمه ترگمان]اونا به من در بانک خون گفتن ممکنه این اتفاق بیفته
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The blood bank has run out of type O blood.
[ترجمه گوگل]بانک خون گروه خونی O را تمام کرده است
[ترجمه ترگمان]بانک خون از گروه خونی O بیرون آمده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. America set up its first blood bank at Cook County Hospital in Chicago.
[ترجمه گوگل]آمریکا اولین بانک خون خود را در بیمارستان کوک کانتی در شیکاگو راه اندازی کرد
[ترجمه ترگمان]آمریکا اولین بانک خون خود را در بیمارستان Cook شیکاگو در شیکاگو راه اندازی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Blood bank an important part of clinical laboratory blood is stored for use in hospital.
[ترجمه گوگل]بانک خون بخش مهمی از خون آزمایشگاهی بالینی برای استفاده در بیمارستان ذخیره می شود
[ترجمه ترگمان]بانک خون بخش مهمی از خون آزمایشگاه بالینی است که برای استفاده در بیمارستان نگهداری می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The hospital has its own blood bank.
[ترجمه گوگل]این بیمارستان بانک خون خود را دارد
[ترجمه ترگمان]بیمارستان بانک خون خودش رو داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Conclusion The incpection shows that this blood bank has high quality.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری بررسی ها نشان می دهد که این بانک خون از کیفیت بالایی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری نتایج نشان می دهد که این بانک خون دارای کیفیت بالا است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A microprocessor controller for a blood bank is introduced. The controller consists of a main-controller and a vice-controller. The vice-controller has the same function as the main-controller.
[ترجمه گوگل]یک کنترل کننده ریزپردازنده برای بانک خون معرفی شده است کنترلر از یک کنترل کننده اصلی و یک معاون کنترل تشکیل شده است معاون کنترل عملکردی مشابه با کنترل کننده اصلی دارد
[ترجمه ترگمان]یک کنترل کننده microprocessor برای یک بانک خون معرفی می شود کنترل کننده شامل یک کنترل کننده مرکزی و یک کنترل کننده می باشد کنترل کننده - کنترل کننده عملکرد مشابهی به عنوان کنترل کننده اصلی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Call the blood bank and ask them to send us 4 bags A +.
[ترجمه گوگل]با بانک خون تماس بگیرید و از آنها بخواهید 4 کیسه A + برای ما بفرستند
[ترجمه ترگمان]به بانک خون زنگ بزنید و از آن ها بخواهید ۴ کیسه را برای ما بفرستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Call the blood bank and ask for five bags of type A + blood.
[ترجمه گوگل]با بانک خون تماس بگیرید و پنج کیسه خونی + A بخواهید
[ترجمه ترگمان]به بانک خون زنگ بزنید و پنج کیسه از نوع A + خون بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• supply of blood stored for future use in transfusion
a blood bank is a place where blood is stored until it is needed for blood transfusions.

پیشنهاد کاربران

بپرس