blockbuster

/ˈblɑːkˌbəstər//ˈblɒkbʌstə/

معنی: بمب دارای قدرت تخریبی زیاد، شخص یاچیز خیلی موثر و سخت
معانی دیگر: بمب بزرگی که یک بلوک شهری را نابود می کند، بمب شهر شکن، (شخص یا چیز) بسیار موثر، (فیلم یا کتاب و غیره) پرجاذبه، بسیار موفق

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a person or thing of great force and overwhelming power.

(2) تعریف: one who engages in blockbusting.

جمله های نمونه

1. Our new film will be a real blockbuster.
[ترجمه masi] فیلم جدید ما یک فیلم موفق و پر فروشی خواهد بود
|
[ترجمه گوگل]فیلم جدید ما یک بلاک باستر واقعی خواهد بود
[ترجمه ترگمان]فیلم جدید ما یک فیلم پرفروش واقعی خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. That new movie is a blockbuster.
[ترجمه گوگل]آن فیلم جدید یک فیلم پرفروش است
[ترجمه ترگمان]آن فیلم جدید یک فیلم پرفروش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She's scored again with her latest blockbuster.
[ترجمه گوگل]او با آخرین فیلم پرفروش خود دوباره گل زد
[ترجمه ترگمان]او یک بار دیگر با آخرین blockbuster خود بازی را به ثمر رساند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. There is no point reviewing a blockbuster as you might review a serious novel.
[ترجمه گوگل]هیچ فایده ای ندارد که یک رمان پرفروش را مرور کنید، زیرا ممکن است یک رمان جدی را مرور کنید
[ترجمه ترگمان]هیچ دلیلی وجود ندارد که یک فیلم موفق را بررسی کنید چون ممکن است یک رمان جدی را بررسی کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Spielberg's 199blockbuster is being screened on network TV for the first time tonight.
[ترجمه گوگل]فیلم پرفروش 199 اسپیلبرگ امشب برای اولین بار از شبکه تلویزیونی پخش می شود
[ترجمه ترگمان]این فیلم برای اولین بار در تلویزیون شبکه برای اولین بار به نمایش درآمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He spent extravagant sums for blockbuster articles by and about celebrities, and launched a circulation war against Life and Look.
[ترجمه گوگل]او مبالغ گزافی را برای مقالات پرفروش توسط افراد مشهور و درباره آنها خرج کرد و جنگی علیه Life and Look به راه انداخت
[ترجمه ترگمان]او مبالغ گزاف برای مواد موثر و در مورد افراد مشهور خرج کرد و یک جنگ تبلیغاتی را علیه زندگی آغاز کرد و نگاه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Macaulay, star of the blockbuster Home Alone movies, would play a nine-year-old whose parents never stop fighting.
[ترجمه گوگل]مکالی، ستاره فیلم های پرفروش تنها در خانه، نقش یک کودک نه ساله را بازی می کند که والدینش هرگز دست از دعوا نمی کشند
[ترجمه ترگمان]به گفته مکولی، ستاره فیلم های تک خانه به تنهایی، یک فیلم نه ساله را بازی خواهد کرد که والدین آن ها هرگز دست از جنگیدن نخواهند کشید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. This restaurant has all the makings of a blockbuster.
[ترجمه Sheyii] این رستوران تمام ویژگی های یک رستوران خفن که مثل بمب صدا کنه و معروف بشه رو داره
|
[ترجمه گوگل]این رستوران تمام امکانات یک بلاک باستر را دارد
[ترجمه ترگمان]این رستوران دارای تمام ویژگی های یک فیلم پرفروش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Some of the aircraft from blockbuster films like Aces High and Indiana Jones are making a special appearance at an airshow.
[ترجمه گوگل]برخی از هواپیماهای فیلم‌های پرفروش مانند Aces High و Indiana Jones در یک نمایشگاه هوایی ظاهری خاص دارند
[ترجمه ترگمان]برخی از هواپیماها از فیلم های blockbuster مانند Aces بالا و ایندیانا جونز در حال ساخت یک ظاهر خاص در یک airshow هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The formula of the bookstall blockbuster is only too persuasive, offering an optimistic view of social dangers and confusions.
[ترجمه گوگل]فرمول پرفروش‌ترین غرفه کتاب بسیار متقاعدکننده است و دیدگاهی خوش‌بینانه از خطرات و سردرگمی‌های اجتماعی ارائه می‌دهد
[ترجمه ترگمان]فرمول (bookstall blockbuster)خیلی قانع کننده است، و دیدگاه خوش بینانه ای از خطرات اجتماعی و ابهامات ارائه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. While Blockbuster might buy a new release at $ 7 a copy, he pays $ 70 to $ 80.
[ترجمه گوگل]در حالی که Blockbuster ممکن است نسخه جدیدی را با قیمت 7 دلار برای هر نسخه بخرد، او بین 70 تا 80 دلار می پردازد
[ترجمه ترگمان]در حالی که Blockbuster ممکن است نسخه جدیدی را در ۷ دلار بخرید، او ۷۰ تا ۸۰ دلار پرداخت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Blockbuster Inc's parent company, Viacom Inc, owns mount Pictures.
[ترجمه گوگل]شرکت مادر Blockbuster Inc، Viacom Inc، مالک mount Pictures است
[ترجمه ترگمان]شرکت مادر Blockbuster (Inc s)متعلق به شرکت Viacom Pictures است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The best-selling sexually explicit blockbuster phenomenon is to do with money, nothing to do with literature.
[ترجمه گوگل]پرفروش ترین پدیده بلاک باستر جنسی آشکار مربوط به پول است، هیچ ربطی به ادبیات
[ترجمه ترگمان]بهترین اثر پرفروش و پرفروش سکسی است که با پول سروکار دارد، هیچ ارتباطی با ادبیات ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Bruce Willis's new blockbuster took $ 6 million in its first weekend.
[ترجمه گوگل]بلاک باستر جدید بروس ویلیس در اولین آخر هفته 6 میلیون دلار فروش داشت
[ترجمه ترگمان]\"بروس ویلیس\" (بروس ویلیس)در آخر هفته نخست ۶ میلیون دلار به دست آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Brown promised a blockbuster, and he delivered.
[ترجمه گوگل]براون قول یک فیلم پرفروش را داد و او هم عمل کرد
[ترجمه ترگمان](Brown)وعده یک فیلم پرفروش را داد و او آن را تحویل داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

بمب دارای قدرت تخریبی زیاد (اسم)
blockbuster

شخص یا چیز خیلی موثر و سخت (اسم)
blockbuster

انگلیسی به انگلیسی

• large aerial bomb; hugely successful hit, something that is very popular (movie, book, etc.); hit, movie which is a gigantic financial success; person or thing which is very impressive; real estate agent who practices blockbusting
a new film or book that is described as a blockbuster is one that is extremely popular and successful.

پیشنهاد کاربران

فیلم پرفروش
پرفروش و پرمخاطب
Blockbuster originally referred to a bomb or explosive device that could destroy an entire city block. In the context of entertainment, it now refers to a highly successful and popular movie that attracts a large audience and generates significant revenue.
...
[مشاهده متن کامل]

بمب یا وسیله انفجاری که می تواند کل یک بلوک شهر را نابود کند.
در زمینه سرگرمی، به یک فیلم بسیار موفق و پرطرفدار اشاره می کند که مخاطبان زیادی را به خود جذب و درآمد قابل توجهی ایجاد می کند.
**************************************************************************************************
مثال؛
For example, “Avengers: Endgame was a blockbuster that broke numerous box office records. ”
A person might say, “I’m excited to see the new blockbuster movie that everyone’s talking about. ”
Someone might ask, “What’s your favorite blockbuster film of all time?”

منابع• https://fluentslang.com/slang-for-entertainment/
فاخر ( صنعت سینما )
Blockbuster movie = فیلم فاخر
۱. بمب قوی. بمب مخرب ۲. {فیلم یا کتاب} جنجالی . بسیار موفق
مثال:
This is beyond any blockbuster exhibition in the west.
این چیزی مافوق هر نمایشگاه جنجالی و بسیار موفق در غرب است.
فیلم یا کتاب موفق
هم به معنای بمبی میشه که خیلی قدرت تخریبش بالاست ( a bomb that is very powerful )
A blockbuster exploded and killed 1000 people
و هم به معنای به فیلم یا کتاب پرفروش و جذاب میشه ( a film with great acting and story and bought or seen by a lot of people )
...
[مشاهده متن کامل]

Star wars is a blockbuster franchise

Block buster
Block : محله
Buster : نابودکننده
Blockbuster : بمبی قوی که محله ای را نابود می کند . بمب بسیار قوی . این اصطلاح از جنگ جهانی دوم به بعد استفاده شد و بعدها استفاده از آن برای فیلم ها - کتابها و سریالهایی که به اصطلاح می ترکونند هم رایج شد .
بینظیر ، پدیده
پر فروش
پرمشتری
پرمخاطب
Very successful
blockbuster ( سینما و تلویزیون )
واژه مصوب: پرهزینه ـ پرفروش
تعریف: فیلمی که با هزینۀ زیاد و تبلیغات فراوان ساخته می شود و غالباً پرفروش است
اگر در مورد ژانر فیلم باشد : منظور فیلمی است که پر از جلوه های ویژه است . مثل فیلم Avatar
پرسروصدا، پرغوغا، پرهیاهو، ابَرموفق
[فیلم یا کتابِ] بترکون
موفق ( کتاب یا فیلم )
A blockbuster novel
یک رمان موفق
فیلم یا کتابدار مخاطب
blockbuster ( بلاک چین ) یه اسم خاصه که هر جایی استفاده نمیشه ب معنی این که اون فیلم یا کتاب یا . . . ترکونده، مث بمب صدا کرد ، ( در جای خودش موفق بوده )
وقتی کتاب یا فیلمی اصطلاحا می ترکونه استفاده میشود
پرکشش
تاثیرگذار
چیز یا شخص موفق و موثر
چیز خیلی موثر و سخت
a book or movie that is very successful
یک کتاب یا فیلم که خیلی خوب درخشیده یا موفق بوده
وقتی کتاب یا فیلمی اصطلاحا مثل یک بمب صدا میکنه استفاده میشه
پر جاذبه
مشاهده ادامه پیشنهادها (١٠ از ٢٦)

بپرس