blinkers

/ˈblɪŋkəz//ˈblɪŋkəz/

چشم بنداسب

جمله های نمونه

1. wearing blinkers
ناآگاه به جوانب کار یا موضوع،غافل

2. The blinkers were really on now.
[ترجمه گوگل]الان واقعاً چشمک زن روشن بود
[ترجمه ترگمان]The واقعا روشن بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The blinkers only work occasionally, the steering is erratic, and the speedometer is inaccurate.
[ترجمه گوگل]چشمک زن ها فقط گاهی کار می کنند، فرمان نامنظم است و سرعت سنج دقیق نیست
[ترجمه ترگمان]فقط blinkers کار می کنند، فرمان نامنظم است و سرعت سنج نادرست است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bonanza Boy will have blinkers back on and this may assist him.
[ترجمه گوگل]Bonanza Boy دوباره چشمک خواهد زد و این ممکن است به او کمک کند
[ترجمه ترگمان]ثروت بادآورده تمام می شود و این می تواند به او کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. As I opened my blinkers, guess who I saw?
[ترجمه گوگل]وقتی پلک هایم را باز کردم، حدس بزنید چه کسی را دیدم؟
[ترجمه ترگمان]وقتی blinkers رو باز کردم حدس بزن کی رو دیدم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. At least you have removed your blinkers and can now see the relationship in its true colours.
[ترجمه گوگل]حداقل شما پلک های خود را حذف کرده اید و اکنون می توانید رابطه را در رنگ های واقعی اش ببینید
[ترجمه ترگمان]حداقل شما blinkers را برداشته اید و حالا می توانید رابطه را با رنگ های واقعی آن ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. That horse dislikes wearing blinkers.
[ترجمه گوگل]آن اسب از پوشیدن چشمک زن خوشش نمی آید
[ترجمه ترگمان]این اسب از wearing بدش می آید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. We need to have a fresh look at the plan, without blinkers .
[ترجمه گوگل]ما باید نگاهی تازه به طرح داشته باشیم، بدون پلک زدن
[ترجمه ترگمان]ما باید یه نگاه تازه به این نقشه بندازیم، بدون کرم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. I am trying to get the Minister to remove his blinkers and do something in favour of the small person.
[ترجمه گوگل]من سعی می کنم وزیر را وادار کنم که پلک هایش را بردارد و کاری به نفع آدم کوچک انجام دهد
[ترجمه ترگمان]من دارم سعی می کنم the را بردارم و کاری به نفع شخص کوچک انجام دهم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Jesus, he pulled out right in front of us without even putting his blinkers on!
[ترجمه گوگل]عیسی، او دقیقاً از جلوی ما بیرون کشید، بدون اینکه حتی پلک‌هایش را به چشم بزند!
[ترجمه ترگمان]خدای من، اون درست جلوی ما ایستاد، بدون اینکه blinkers رو روشن کنه!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. As far as mathematicians are concerned, there's a certain virtue in wearing intellectual blinkers.
[ترجمه گوگل]تا آنجا که به ریاضیدانان مربوط می شود، پوشیدن چشمک های روشنفکری یک فضیلت دارد
[ترجمه ترگمان]تا آنجا که به ریاضیدانان مربوط می شود، نوعی فضیلت ویژه در پوشیدن blinkers ذهنی وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Our purpose wants pick off namely a few have bias medium to China' blinkers '.
[ترجمه گوگل]هدف ما می‌خواهد انتخاب کنیم، یعنی تعداد کمی از آنها دارای سوگیری متوسط ​​به چین هستند
[ترجمه ترگمان]هدف ما از این کار این است که تعداد کمی از آن ها برای blinkers چین تعصب دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• blinders, two leather flaps that are placed at the side of the horse's eyes to keep it from seeing to the side or back
blinkers are two pieces of leather which are placed at the side of a horse's eyes so that it can only see straight ahead.
if you say that someone is wearing blinkers, you mean that they are considering only a narrow point of view and are ignoring other opinions or information.

پیشنهاد کاربران

phrase [ plural ] UK ( US blinders )
Two pieces of leather that are put at the side of a horse's eyes so that it can only see forward
چشم بند اسب
blinkers
منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/blinkers
چراغ راهنما ماشین
زمانی که میخواید به چپ و یا راست بپیچید ازش استفاده میکنید
که اصطلاحا میگن signal down وقتی بخواهید به چب بچرخید
Signal up وقتی به راست میخوای بچرخید

بپرس