1. His shares were placed in a blind trust when he became a government minister.
[ترجمه گوگل]وقتی وزیر دولت شد سهام او در امانت کورکورانه قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]زمانی که او وزیر دولت شد، سهام او در یک اعتماد کور قرار داده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They followed the instructions in blind trust that all would turn out well.
[ترجمه گوگل]آنها دستورالعمل ها را با اعتماد کورکورانه دنبال کردند که همه چیز خوب خواهد شد
[ترجمه ترگمان]آن ها دستورها را در اعتماد کورکورانه دنبال می کردند که همه چیز روبه راه خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Krauss never takes anything on blind trust.
[ترجمه گوگل]کراوس هرگز با اعتماد کورکورانه چیزی را قبول نمی کند
[ترجمه ترگمان]krauss هیچ وقت چیزی از اعتماد کور به دست نمیاره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It means blind trust, in the absence of evidence, even in the teeth of evidence.
[ترجمه گوگل]یعنی اعتماد کورکورانه، در صورت نبود مدرک، حتی در دندان مدرک
[ترجمه ترگمان]یعنی اعتماد کورکورانه، در فقدان مدارک، حتی در دندان های مدرک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. For example, hope lies somewhere between blind trust and suspicion, but so does its opposite, despair.
[ترجمه گوگل]به عنوان مثال، امید جایی بین اعتماد کورکورانه و سوء ظن قرار دارد، اما نقطه مقابل آن یعنی ناامیدی نیز وجود دارد
[ترجمه ترگمان]برای مثال، امید در جایی بین اعتماد کورکورانه و سو ظن قرار دارد، اما برعکس، نا امید است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. We try to prevent the blind trust among the distributed database sites by trust evaluation mechanism.
[ترجمه گوگل]ما سعی می کنیم با مکانیسم ارزیابی اعتماد از اعتماد کور در بین سایت های پایگاه داده توزیع شده جلوگیری کنیم
[ترجمه ترگمان]ما سعی می کنیم از اعتماد کورکورانه بین پایگاه های اطلاعاتی توزیع شده با استفاده از مکانیزم ارزیابی اعتماد جلوگیری کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. There was no answer for Job except blind trust; bowing a blinded knee.
[ترجمه گوگل]هیچ پاسخی برای ایوب جز اعتماد کورکورانه وجود نداشت خم کردن زانوی کور
[ترجمه ترگمان]هیچ پاسخی به جز اعتماد کور نبود؛ یک زانوی کور سر فرود آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Besides the blind trust enterprises place in the firm — "you don't get fired for buying IBM," etc. — Big Blue has an enviable reputation with developers.
[ترجمه گوگل]علاوه بر اعتماد کوری که شرکتها در شرکت قرار میدهند - "شما به خاطر خرید IBM اخراج نمیشوید" و غیره - Big Blue در بین توسعهدهندگان شهرت رشکآوری دارد
[ترجمه ترگمان]علاوه بر موسسات اعتماد کور در شرکت، \"شما به خاطر خریدن IBM، اخراج نشوید\" و غیره - \"بیگ بلو\" به توسعه دهندگان شهرت enviable دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Third, if this much money was wasted with "contractors", Dick Cheney's "blind trust" during his years in the White House, must have really been rewarded, Halliburton profits must be through the roof.
[ترجمه گوگل]سوم، اگر این مقدار پول با «پیمانکاران» هدر میرفت، «اعتماد کور» دیک چنی در طول سالهای حضورش در کاخ سفید، باید واقعاً پاداش میگرفت، سود هالیبرتون باید از پشت بام باشد
[ترجمه ترگمان]سوم اینکه، اگر این مقدار پول با پیمانکاران به هدر رفت، اعتماد کورکورانه دیک چنی \"در طول سال ها در کاخ سفید باید واقعا پاداش داده شود،\" هالیبرتون \" باید از طریق سقف باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. There is simply too much at risk to allow complete "blind trust" to rule the day.
[ترجمه گوگل]به سادگی خطر زیادی وجود دارد که اجازه نمی دهد "اعتماد کور" کامل بر آن روز حکومت کند
[ترجمه ترگمان]به سادگی بیش از حد در معرض خطر قرار گرفتن \"اعتماد کورکورانه\" برای حکومت کردن در روز وجود دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Runyon declined a request to be interviewed Wednesday, and his statement failed to explain why the blind trust ended in 199
[ترجمه گوگل]رونیون درخواست مصاحبه را در روز چهارشنبه رد کرد و بیانیه او توضیح نداد که چرا اعتماد کور در سال 199 به پایان رسید
[ترجمه ترگمان]Runyon درخواست مصاحبه روز چهارشنبه را رد کرد، و بیانیه او نتوانست توضیح دهد که چرا اعتماد کور در ۱۹۹ مورد به پایان رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Extensively applied in trial practice, the conclusions of judicial identification have been adopted by some judges in blind trust, even reaching the level of superstition.
[ترجمه گوگل]به طور گسترده در عمل محاکمه، نتایج شناسایی قضایی توسط برخی از قضات با اعتماد کور، حتی به سطح خرافه پذیرفته شده است
[ترجمه ترگمان]Extensively که در عمل محاکمه به کار گرفته شد، نتایج شناسایی قضایی توسط برخی قضات در اعتماد کور به تصویب رسید، حتی به سطح خرافات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Experts warn that when it comes to allergy testing, blind trust in blood tests is not wise as it can lead to an unbalanced, monotonous diet that may contribute to malnutrition.
[ترجمه گوگل]کارشناسان هشدار می دهند که وقتی نوبت به آزمایش آلرژی می رسد، اعتماد کورکورانه به آزمایش خون عاقلانه نیست، زیرا می تواند منجر به یک رژیم غذایی نامتعادل و یکنواخت شود که ممکن است به سوء تغذیه کمک کند
[ترجمه ترگمان]متخصصان هشدار می دهند که هنگامی که به آزمایش آلرژی مربوط می شود، اعتماد کورکورانه در تست های خون عاقلانه نیست چون می تواند منجر به رژیم غذایی نامتعادل و یکنواخت شود که ممکن است به سو تغذیه کمک کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید