blether

/ˈbleðər//ˈbleðə/

معنی: چرند، سخن بی معنی، مزخرف گفتن، بیهوده گفتن
معانی دیگر: رجوع شود به: blather

جمله های نمونه

1. The sample application descriebd here, called Blether, provides a basic social messaging service that enables users to share status updates and to find and track other users.
[ترجمه گوگل]برنامه نمونه توصیف شده در اینجا، به نام Blether، یک سرویس پیام رسانی اجتماعی اولیه را ارائه می دهد که به کاربران امکان می دهد به روزرسانی های وضعیت را به اشتراک بگذارند و سایر کاربران را پیدا و ردیابی کنند
[ترجمه ترگمان]کاربرد نمونه در اینجا، موسوم به Blether، یک سرویس پیام رسانی اجتماعی پایه ارایه می دهد که کاربران را قادر می سازد به به روز رسانی وضعیت و یافتن و ردیابی کاربران دیگر کمک کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Verify that you can run the Blether application.
[ترجمه گوگل]بررسی کنید که می توانید برنامه Blether را اجرا کنید
[ترجمه ترگمان]تایید کنید که می توانید برنامه Blether را اجرا کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. In the case of the Blether persistence JAR, the conversion is straightforward and so it is not necessary to use the tool.
[ترجمه گوگل]در مورد Blether persistence JAR، تبدیل ساده است و بنابراین نیازی به استفاده از ابزار نیست
[ترجمه ترگمان]در مورد تداوم Blether JAR، تبدیل صریح است و بنابراین نیازی به استفاده از این ابزار نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The Spring context in the Blether WAR looks up the EntityManagerFactory that it uses from the Web module's local JNDI, where it is mapped by a persistence-unit-ref in the module's web. xml file.
[ترجمه گوگل]زمینه Spring در Blether WAR EntityManagerFactory را که از JNDI محلی ماژول وب استفاده می‌کند، جستجو می‌کند، جایی که توسط یک resistence-unit-ref در وب ماژول نگاشت می‌شود فایل xml
[ترجمه ترگمان]بافت بهار در جنگ Blether به EntityManagerFactory نگاه می کند که از the محلی Web استفاده می کند، که در آن توسط یک واحد persistence - unit در وب ماژول طراحی شده است پرونده XML
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. HttpRequestHandlerServlet represents the only servlet used by Blether from the perspective of the Web descriptor.
[ترجمه گوگل]HttpRequestHandlerServlet تنها سرور مورد استفاده Blether از دیدگاه توصیفگر وب را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]HttpRequestHandlerServlet تنها سرولت مورد استفاده by را از دیدگاه وب توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. However, the Blether service actually exists in the OSGi service registry and Blueprint defines a more direct way to use a service from OSGi service registry with the reference element.
[ترجمه گوگل]با این حال، سرویس Blether در واقع در رجیستری سرویس OSGi وجود دارد و Blueprint راه مستقیم تری را برای استفاده از یک سرویس از رجیستری سرویس OSGi با عنصر مرجع تعریف می کند
[ترجمه ترگمان]با این حال، سرویس Blether در حقیقت در ثبت خدمات OSGi وجود دارد و نقشه ای برای بقا، روش مستقیم تری را برای استفاده از خدمات ثبت خدمات OSGi با عنصر مرجع تعریف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. To create an application manifest for the Blether sample, paste the sample code in Listing 18 into sample/resource/META-INF/APPLICATION. MF.
[ترجمه گوگل]برای ایجاد مانیفست برنامه برای نمونه Blether، کد نمونه را در لیست 18 در نمونه/منبع/META-INF/APPLICATION قرار دهید MF
[ترجمه ترگمان]برای ایجاد یک بارنامه برای نمونه Blether، کد نمونه را در لیست ۱۸ به نمونه \/ منبع \/ meta - INF \/ APPLICATION بچسبانید نیروی مهدی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. After you have built the sample, navigate to /blether.
[ترجمه گوگل]پس از ساختن نمونه، به /blether بروید
[ترجمه ترگمان]بعد از این که نمونه را ساخته اید، به سمت \/ blether حرکت کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. For that reason, you will move the Blether service to the persistence bundle, from where the Web module can access it via the OSGi service registry.
[ترجمه گوگل]به همین دلیل، شما سرویس Blether را به بسته پایداری منتقل می کنید، جایی که ماژول وب می تواند از طریق رجیستری سرویس OSGi به آن دسترسی داشته باشد
[ترجمه ترگمان]به همین دلیل، شما سرویس Blether را به مجموعه persistence، از جایی که ماژول وب می تواند از طریق ثبت خدمات OSGi به آن دسترسی داشته باشد، منتقل خواهید کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. You will also need to make the Blether service available in the service registry.
[ترجمه گوگل]همچنین باید سرویس Blether را در رجیستری سرویس در دسترس قرار دهید
[ترجمه ترگمان]همچنین باید سرویس Blether را در ثبت خدمات در دسترس قرار دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Listing 18 shows a sample manifest for the Blether application.
[ترجمه گوگل]فهرست 18 یک مانیفست نمونه برای برنامه Blether را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]لیست ۱۸ نمونه ای از برنامه Blether را نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Instead of creating blether.
[ترجمه گوگل]به جای ایجاد blether
[ترجمه ترگمان]به جای ایجاد blether
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. In summary, the second step in making changes to the Blether sample is to modify the sample/persistence/resources/META-INF/persistence. xml file to match the sample above.
[ترجمه گوگل]به طور خلاصه، مرحله دوم در ایجاد تغییرات در نمونه Blether، اصلاح نمونه / ماندگاری / منابع / META-INF / ماندگاری است فایل xml برای مطابقت با نمونه بالا
[ترجمه ترگمان]به طور خلاصه، گام دوم در ایجاد تغییرات در نمونه Blether، اصلاح نمونه \/ تداوم \/ منابع \/ meta \/ INF است پرونده XML برای مطابقت با نمونه فوق
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. This lookup is unambiguous because OSGi applications are isolated and Blether defines only a single persistence unit.
[ترجمه گوگل]این جستجو بدون ابهام است زیرا برنامه های OSGi ایزوله هستند و Blether تنها یک واحد ماندگاری را تعریف می کند
[ترجمه ترگمان]این جستجو مبهم است زیرا کاربردهای OSGi مجزا هستند و Blether تنها یک واحد مقاومت منفرد را تعریف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. In their place,[Sentence dictionary] you want a single lookup for the Blether service as shown in Listing
[ترجمه گوگل]به جای آنها، [Sentence فرهنگ لغت] شما می خواهید یک جستجوی واحد برای سرویس Blether همانطور که در لیست نشان داده شده است
[ترجمه ترگمان]در محل آن ها [ فرهنگ لغت نامه ] شما می خواهید یک جستجوی واحد برای سرویس Blether که در فهرست آورده شده است را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

چرند (اسم)
windy, baloney, stuff, balderdash, blether, crap, blather, hokum, bosh, bologna, bilge water, bilk, boloney, trumpery, haver, rigmarole, jive, piffle

سخن بی معنی (اسم)
balderdash, twaddle, blether, ramble, wish-wash

مزخرف گفتن (فعل)
blether

بیهوده گفتن (فعل)
blether, rant

انگلیسی به انگلیسی

• foolish and irrelevant talk; nonsense
blather, talk nonsense; talk in a silly manner
if you say that someone is blethering, you mean that they are talking stupidly and not making sense; an informal word.

پیشنهاد کاربران

talk the hind leg ( s ) off a donkey=to talk a lot, especially about unimportant things

بپرس