blest

/ˈblest//blest/

معنی: مبارک، سعید، متبارک، خوشبخت
معانی دیگر: یکی از دو زمان گذشته و اسم مفعول های فعل: bless، خجسته

بررسی کلمه

( verb )
• : تعریف: a past tense and past participle of bless.
صفت ( adjective )
• : تعریف: blessed.

جمله های نمونه

1. Our rural ancestors, with little blest, Patient of labour when the end was rest, Indulged the day that housed their annual grain, With feasts, and off'rings, and a thankful strain. Alexander Pope
[ترجمه گوگل]اجداد روستایی ما، با اندک نعمت، صبور کار زمانی که پایان استراحت بود، به روزی که غله سالانه آنها را در خود جای داده بود، با ضیافت‌ها و عیدها و شکیبایی سپاسگزاری کردند الکساندر پوپ
[ترجمه ترگمان]اجداد روستایی ما، با blest اندک، بیمار نیروی کار در پایان روز، در روزی که غله سالانه خود را با feasts و حلقه های خاموش و یک فشار سپاس گذار، اسکان دادند الکساندر پوپ
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I'm blest if I know!
[ترجمه گوگل]من خوشبختم اگر بدانم!
[ترجمه ترگمان]خوشحالم که خبر دارم!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. I'm blest if I know! ie I don't know at all.
[ترجمه گوگل]من خوشبختم اگر بدانم! یعنی من اصلا بلد نیستم
[ترجمه ترگمان]خوشحالم که خبر دارم! به هیچ وجه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. I am blest if I know.
[ترجمه گوگل]اگر بدانم خوشبختم
[ترجمه ترگمان]نمی دانم چه می دانم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Making dead wood more blest than living lips.
[ترجمه گوگل]ساختن چوب مرده از لبهای زنده خوشتر است
[ترجمه ترگمان]ساختن چوب مرده more از لبه ای زنده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. A sweeter sound than Thy blest name; O Savior of mankind!
[ترجمه گوگل]صدایی شیرین تر از نام نیک تو ای نجات دهنده بشریت!
[ترجمه ترگمان]شیرین تر از نام blest، ای ناجی نوع بشر!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Washed by the rivers, blest by suns of home.
[ترجمه گوگل]شسته شده توسط رودخانه ها، پر برکت توسط خورشید خانه
[ترجمه ترگمان]غرق شدن از رودخانه ها و blest از خورشید خانه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. How blest were I if thou would'st prove me.
[ترجمه گوگل]اگر به من ثابت می کردی چقدر خوشبخت بودم
[ترجمه ترگمان]چقدر خوشبخت بودم اگر تو به من ثابت می کردی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Well, I am blest!
[ترجمه گوگل]خوب، من خوشبختم!
[ترجمه ترگمان]خوب، من blest!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. those days when we were together appear in my mind time after time, because they were so joyful, happy, blest, disappointing, sad and painful.
[ترجمه گوگل]آن روزهایی که با هم بودیم هر از گاهی در ذهن من ظاهر می شود، زیرا آنها بسیار شاد، شاد، برکت، ناامید کننده، غمگین و دردناک بودند
[ترجمه ترگمان]آن روزهایی که ما با هم بودیم، پس از گذشت زمان در ذهن من ظاهر شدند، زیرا آن ها بسیار خوشحال، شاد، مشتاق، شاد، شاد، غمگین و دردناک بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Those days when we were together appear in my mind time after time, because they were so joyful, happy, blest, disappointing, sad and painful. I miss you ,and miss you so much. Do you know there is someone thinking of you and caring you all the time ? Your smiling eyes are just like the sparkling stars hanging on the curtain of my heart.
[ترجمه گوگل]آن روزهایی که با هم بودیم هر از گاهی در ذهن من ظاهر می شود، زیرا آنها بسیار شاد، شاد، برکت، ناامید کننده، غمگین و دردناک بودند دلم برات تنگ شده و خیلی دلم برات تنگ شده آیا می دانید کسی هست که به شما فکر می کند و همیشه به شما اهمیت می دهد؟ چشمان خندان تو مانند ستاره های درخشانی است که بر پرده قلب من آویزان شده اند
[ترجمه ترگمان]آن روزها که ما با هم بودیم، پس از گذشت زمان در ذهن من ظاهر شد، چون خیلی شاد بودند، شاد، نا امید کننده، نا امید کننده و دردناک دلم برات تنگ شده و دلم برات خیلی تنگ شده می دونی یه نفر به تو فکر می کنه و همیشه به تو اهمیت می ده؟ چشمان خندان شما درست مانند ستارگان درخشان است که بر پرده قلب من آویزان شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Those days when we were together appear in my mind time after time,because they were so joyful, happy, blest, disappointing, sad and painful. I miss you ,and miss you so mach.
[ترجمه گوگل]آن روزهایی که با هم بودیم، هر از گاهی در ذهنم ظاهر می‌شوند، زیرا بسیار شاد، شاد، برکت، ناامیدکننده، غمگین و دردناک بودند دلم برات تنگ شده و خیلی دلم برات تنگ شده
[ترجمه ترگمان]آن روزها که ما با هم بودیم، پس از گذشت زمان در ذهن من ظاهر شد، چون خیلی شاد بودند، شاد، نا امید کننده، نا امید کننده و دردناک دلم برات تنگ شده و دلم برات تنگ شده
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Those days when we were together appear in my mind time after time, because they were so joyful, happy, blest, disappointing, sad and painful.
[ترجمه گوگل]آن روزهایی که با هم بودیم هر از گاهی در ذهن من ظاهر می شود، زیرا آنها بسیار شاد، شاد، برکت، ناامید کننده، غمگین و دردناک بودند
[ترجمه ترگمان]آن روزهایی که ما با هم بودیم، پس از گذشت زمان در ذهن من ظاهر شدند، زیرا آن ها بسیار خوشحال، خوشحال، مشتاق، مشتاق، شاد و دردناک بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مبارک (صفت)
happy, auspicious, blessed, blest

سعید (صفت)
happy, auspicious, blessed, blest, jovial, beatific

متبارک (صفت)
blessed, blest

خوشبخت (صفت)
happy, blessed, blest, lucky, fortunate, prosperous, providential

انگلیسی به انگلیسی

• blessed, fortunate, supremely favored; sanctified, holy

پیشنهاد کاربران

بپرس