1. The kitchen was warm and blessedly familiar.
[ترجمه گوگل]آشپزخونه گرم بود و با برکت آشنا
[ترجمه ترگمان]آشپزخانه گرم و محکم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آشپزخانه گرم و محکم بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The kitchen smelled warm and inviting and blessedly familiar.
[ترجمه گوگل]آشپزخانه بوی گرم و دعوت کننده و به خوبی آشنا می داد
[ترجمه ترگمان]آشپزخانه بوی گرم و خوشایند می داد و به اندازه ای برایم آشنا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آشپزخانه بوی گرم و خوشایند می داد و به اندازه ای برایم آشنا بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Most British election campaigns are blessedly brief.
[ترجمه گوگل]اکثر مبارزات انتخاباتی بریتانیا با برکت کوتاه هستند
[ترجمه ترگمان]اکثر کمپین های انتخاباتی بریتانیا به صورت رضایت بخشی اجرا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اکثر کمپین های انتخاباتی بریتانیا به صورت رضایت بخشی اجرا می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And who could sprout up so blessedly if I had died.
[ترجمه گوگل]و اگر من مرده بودم چه کسی می توانست این چنین با برکت جوانه بزند
[ترجمه ترگمان]و چه کسی می توانست این قدر خوش شانس باشد که اگر من مرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]و چه کسی می توانست این قدر خوش شانس باشد که اگر من مرده بودم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Though ship was blessedly free of rats, a strange plague nonetheless struck its passengers.
[ترجمه گوگل]با وجود اینکه کشتی به خوبی عاری از موش بود، با این وجود طاعون عجیب مسافرانش را گرفت
[ترجمه ترگمان]با این که کشتی به آسانی از موش آزاد شده بود، با این وجود plague عجیب و غریب مسافران آن را بر هم زده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]با این که کشتی به آسانی از موش آزاد شده بود، با این وجود plague عجیب و غریب مسافران آن را بر هم زده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It's so blessedly quiet here.
[ترجمه گوگل]اینجا خیلی خلوت است
[ترجمه ترگمان]اینجا خیلی آرامش بخشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اینجا خیلی آرامش بخشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. If they don't quite help Fish sober up, he does help them lighten up, blessedly, a point the movie doesn't oversell.
[ترجمه گوگل]اگر آنها کاملاً به ماهی کمک نکنند تا هوشیار شود، او به آنها کمک می کند تا سبک شوند، خوشبختانه، نکته ای که فیلم زیاد فروش نمی کند
[ترجمه ترگمان]اگر به ماهی ها کمک نکنند، او به آن ها کمک می کند که سبک شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اگر به ماهی ها کمک نکنند، او به آن ها کمک می کند که سبک شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. She loved the scenery, the hills and canyons of garishly red rock, the burning deserts, the unexpected and blessedly refreshing lakes, even the heat.
[ترجمه گوگل]او عاشق مناظر، تپهها و درههای صخرهای سرخرنگ، بیابانهای سوزان، دریاچههای غیرمنتظره و با طراوت و حتی گرما بود
[ترجمه ترگمان]منظره مناظر را دوست داشت، تپه های اطراف صخره های سرخ و دره های سرخ و سوزان، کوه های سوزان، کوه های سوزان، و حتی گرمای هوا، حتی گرما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]منظره مناظر را دوست داشت، تپه های اطراف صخره های سرخ و دره های سرخ و سوزان، کوه های سوزان، کوه های سوزان، و حتی گرمای هوا، حتی گرما
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید