blessed with

جمله های نمونه

1. May your marriage be blessed with faith,joy,and love.
[ترجمه اسماعیل] آرزو می کنم ازدواج شما با ایمان، شادی و عشق متبرک شود
|
[ترجمه گوگل]باشد که ازدواج شما با ایمان، شادی و عشق همراه باشد
[ترجمه ترگمان]شاید ازدواج شما با ایمان، شادی و عشق متبرک شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Both are blessed with uncommon ability to fix things.
[ترجمه گوگل]هر دوی آنها دارای توانایی غیرمعمول در اصلاح مسائل هستند
[ترجمه ترگمان]هر دوی آن ها از توانایی غیر معمول برای تعمیر چیزها برخوردار هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Fortunately we were blessed with fine weather.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه آب و هوای خوبی داشتیم
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه هوا خوب بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. She is blessed with both beauty and brains.
[ترجمه گوگل]او هم از نظر زیبایی و هم از نظر عقل برخوردار است
[ترجمه ترگمان]او از هر دو زیبایی و مغز بهره مند است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Mrs Murphy is blessed with twelve children.
[ترجمه گوگل]خانم مورفی دوازده فرزند دارد
[ترجمه ترگمان]خانم مورفی با دوازده فرزند خوشبخت است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Few people are blessed with her mental endowments.
[ترجمه گوگل]افراد کمی از مواهب ذهنی او برخوردار هستند
[ترجمه ترگمان]تعداد کمی از مردم از خصوصیات روانی او لذت می برند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Fortunately we're both blessed with good health.
[ترجمه گوگل]خوشبختانه هر دوی ما از سلامتی برخورداریم
[ترجمه ترگمان]خوشبختانه ما از سلامت خوبی برخوردار هستیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You are certainly blessed with a glib tongue.
[ترجمه گوگل]مطمئناً شما با زبانی نازک نعمت دارید
[ترجمه ترگمان] تو مطمئنا با یه زبون چرب زبونی حرف می زنی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. She was blessed with an unshakeable belief in her own abilities.
[ترجمه گوگل]او با اعتقادی تزلزل ناپذیر به توانایی های خود نعمت داشت
[ترجمه ترگمان]او با اعتقاد راسخی از توانایی های خودش تقدیس شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He is blessed with excellent health.
[ترجمه گوگل]او از سلامتی عالی برخوردار است
[ترجمه ترگمان]او از سلامت بسیار خوبی برخوردار است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Their union was blessed with six children.
[ترجمه گوگل]اتحادیه آنها دارای برکت شش فرزند بود
[ترجمه ترگمان]اتحاد آن ها با شش بچه متبرک شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. You've been blessed with a strong constitution .
[ترجمه گوگل]قانون اساسی قوی نصیب شما شده است
[ترجمه ترگمان]تو با یک قانون اساسی قوی هستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This country is blessed with natural resources.
[ترجمه گوگل]این کشور سرشار از منابع طبیعی است
[ترجمه ترگمان]این کشور با منابع طبیعی تقدیس شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. We're blessed with five lovely grandchildren.
[ترجمه گوگل]ما پنج نوه دوست داشتنی داریم
[ترجمه ترگمان]ما با پنج نوه دوست داشتنی blessed
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Blessed with a fine, mild climate almost vertical vineyards produce the region's finest, most fragrant wines.
[ترجمه گوگل]تاکستان‌های تقریباً عمودی با آب و هوای معتدل و خوب، بهترین و معطرترین شراب‌های منطقه را تولید می‌کنند
[ترجمه ترگمان]Blessed با آب و هوای خوب، ملایم و تقریبا vertical، بهترین و most شراب منطقه را به وجود می آورد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• be favored with -, be fortunate to have -

پیشنهاد کاربران

blessed with something
از ( نعمت ) چیزی برخوردار بودن
دارای
Mexico is also blessed with
generous reserves
مکزیک دارای منابع فراوان
خوش شانس داشتن

بپرس