1. The computer gave a regular bleep.
2. He wears a wristwatch with an irritating bleep.
[ترجمه گوگل]او یک ساعت مچی با صدایی تحریککننده میپوشد
[ترجمه ترگمان]اون یه ساعت مچی با یه ساعت مچی irritating داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. The timer on the cooker started to bleep.
[ترجمه گوگل]تایمر روی اجاق گاز شروع به زنگ زدن کرد
[ترجمه ترگمان]تایمر روی اجاق شروع به بوق زدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Please bleep the doctor on duty immediately.
[ترجمه گوگل]لطفا سریعاً به پزشک کشیک اطلاع دهید
[ترجمه ترگمان]لطفا فورا دکتر رو به کار بنداز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The microwave will bleep when your meal is ready.
[ترجمه گوگل]هنگامی که غذای شما آماده شد، مایکروویو به صدا در می آید
[ترجمه ترگمان]موقعی که غذات آمادست مایکرو ویو هم خیلی بد میشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Bleep me if his condition worsens.
[ترجمه گوگل]اگر حالش بدتر شد به من خون بده
[ترجمه ترگمان]لعنت به من اگر موقعیتش پیش بره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. What the bleep is going on here?
8. I hope Channel 4 doesn't bleep it out.
[ترجمه گوگل]امیدوارم کانال 4 آن را بیپ نکند
[ترجمه ترگمان]امیدوارم کانال ۴ خرابش نکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress day by day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و روز به روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. You know what [ bleep ] Yanks can be.
[ترجمه گوگل]شما می دانید [بلیپ] یانک ها چه می توانند باشند
[ترجمه ترگمان]تو می دونی که اون آمریکایی چی می تونه باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Suddenly his computer made a loud noise:'BLEEP, BLEEP. '
[ترجمه گوگل]ناگهان کامپیوترش صدای بلندی در آورد: BLEEP، BLEEP '
[ترجمه ترگمان]ناگهان کامپیوترش صدای بلندی به گوش رسید: تصادف BLEEP
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. When we turned the boat about, the signal began to bleep again constantly.
[ترجمه گوگل]وقتی قایق را چرخاندیم، سیگنال دوباره به طور مداوم شروع به بوق زدن کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی که قایق را روشن کردیم، علامت دوباره شروع به خالی شدن کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید