1. The continued bleakness of the American job market was blamed.
[ترجمه گوگل]تداوم تیرگی بازار کار آمریکا سرزنش شد
[ترجمه ترگمان]ادامه مستمر بازار کار آمریکا مورد سرزنش قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]ادامه مستمر بازار کار آمریکا مورد سرزنش قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The bleakness of the government's economic approach was never more apparent.
[ترجمه گوگل]تاریکی رویکرد اقتصادی دولت هرگز بیش از این آشکار نبود
[ترجمه ترگمان]The رویکرد اقتصادی دولت هرگز آشکار نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The رویکرد اقتصادی دولت هرگز آشکار نبوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. It is this bleakness that Tennyson uses to express sadness and death.
[ترجمه گوگل]تنیسون برای بیان غم و اندوه و مرگ از این سیاهی استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]\" \" \" \" \" \" \" \" \"این bleakness که\" تنیسون \" برای بیان اندوه و مرگ از آن استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]\" \" \" \" \" \" \" \" \"این bleakness که\" تنیسون \" برای بیان اندوه و مرگ از آن استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The intensity and bleakness of feeling conveyed in his work reflects a growing preoccupation with death.
[ترجمه گوگل]شدت و تیرگی احساسی که در آثار او منتقل میشود، نشاندهنده اشتغال فزاینده با مرگ است
[ترجمه ترگمان]شدت و شدت احساس منتقل شده در کار او حاکی از یک اشتغال ذهنی فزاینده با مرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]شدت و شدت احساس منتقل شده در کار او حاکی از یک اشتغال ذهنی فزاینده با مرگ است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The bleakness under the description of Wenbing's paintings is more like a castle - like courtyard.
[ترجمه گوگل]تاریکی زیر شرح نقاشی های ونبینگ بیشتر شبیه یک قلعه است - مانند حیاط
[ترجمه ترگمان]The با توصیف نقاشی های Wenbing شبیه یک حیاط قلعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]The با توصیف نقاشی های Wenbing شبیه یک حیاط قلعه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It forgoes the bleakness of protest and dissent for the energizing confidence of constructive solutions.
[ترجمه گوگل]برای اعتماد نیروبخش به راه حل های سازنده، از تیرگی اعتراض و مخالفت چشم پوشی می کند
[ترجمه ترگمان]این امر نشانه اعتراض و مخالفت مخالفان برای تقویت اعتماد به راه حل های سازنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این امر نشانه اعتراض و مخالفت مخالفان برای تقویت اعتماد به راه حل های سازنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The city's rather uncompromising bleakness is a permanent memorial to its dark and mysterious founders.
[ترجمه گوگل]تاریکی نسبتاً سازش ناپذیر شهر، یادگاری دائمی برای بنیانگذاران تاریک و مرموز آن است
[ترجمه ترگمان]این شهر نسبتا uncompromising است که بنای یادبود دایمی بنیان گذاران تاریک و اسرار آمیز آن قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این شهر نسبتا uncompromising است که بنای یادبود دایمی بنیان گذاران تاریک و اسرار آمیز آن قرار دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Changs prose thus often describes the inner bleakness of its characters.
[ترجمه گوگل]بنابراین نثر چانگز اغلب تیرگی درونی شخصیتهایش را توصیف میکند
[ترجمه ترگمان]نثر changs اغلب ماهیت درونی شخصیت های آن را توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نثر changs اغلب ماهیت درونی شخصیت های آن را توصیف می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The soaring purity of her voice conjured up the frozen bleakness of the Far North.
[ترجمه گوگل]خلوص سرسام آور صدای او تاریکی یخ زده شمال دور را تداعی می کرد
[ترجمه ترگمان]صدای بلند و بلند صدایش، سردی یخ زده شمال شمالی را در بر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]صدای بلند و بلند صدایش، سردی یخ زده شمال شمالی را در بر گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. It was as if she'd thrown down an invisible gauntlet on the table, and Shae knew a moment's bleakness.
[ترجمه گوگل]انگار یک دستکش نامرئی روی میز انداخته بود، و شی یک لحظه تیرگی را می دانست
[ترجمه ترگمان]درست مثل این بود که او یکی از gauntlet نامریی را روی میز انداخته بود و شی شی را با هم تنها گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]درست مثل این بود که او یکی از gauntlet نامریی را روی میز انداخته بود و شی شی را با هم تنها گذاشته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Granted, life's not a continual merry-go-round, but it's also not all bleakness either.
[ترجمه گوگل]مسلماً، زندگی یک چرخ و فلک مداوم نیست، اما همه آن هم تیره و تار نیست
[ترجمه ترگمان]البته، زندگی این دور و اطراف نیست، اما این هم نه تنها bleakness
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]البته، زندگی این دور و اطراف نیست، اما این هم نه تنها bleakness
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. From the plane window the scene has the usual bleakness of an airport panorama.
[ترجمه گوگل]از پنجره هواپیما، منظره تاریکی معمول یک پانورامای فرودگاه را دارد
[ترجمه ترگمان]این صحنه از پنجره هواپیما the معمول یک چشم انداز فرودگاه را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این صحنه از پنجره هواپیما the معمول یک چشم انداز فرودگاه را دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Bertha was looking out of the window at the bleakness of the day.
[ترجمه گوگل]برتا از پنجره به تاریکی روز نگاه می کرد
[ترجمه ترگمان]تا آن روز بر تا از پنجره به بیرون نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تا آن روز بر تا از پنجره به بیرون نگاه می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. This highly - industrialized area is notorious for pollution and general atmospheric bleakness.
[ترجمه گوگل]این منطقه بسیار صنعتی به دلیل آلودگی و تاریکی کلی جو بدنام است
[ترجمه ترگمان]این منطقه بسیار صنعتی به دلیل آلودگی و آلودگی محیطی عمومی بدنام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این منطقه بسیار صنعتی به دلیل آلودگی و آلودگی محیطی عمومی بدنام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید