1. its faults have been blatantly demonstrated
عیوب آن به طور بارزی نشان داده شده است.
2. It became blatantly obvious to me that the band wasn't going to last.
[ترجمه گوگل]برای من آشکارا آشکار شد که گروه دوام نخواهد آورد
[ترجمه ترگمان]کاملا واضح بود که این گروه آخر دوام نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کاملا واضح بود که این گروه آخر دوام نخواهد داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Safety guidelines had been blatantly ignored.
[ترجمه گوگل]دستورالعمل های ایمنی آشکارا نادیده گرفته شده بود
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل های ایمنی به وضوح نادیده گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]دستورالعمل های ایمنی به وضوح نادیده گرفته شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. It's exhibitionism to flaunt wealth so blatantly.
[ترجمه گوگل]به رخ کشیدن ثروت این چنین آشکارا نمایش گرایی است
[ترجمه ترگمان]این exhibitionism است که ثروت را به معرض نمایش بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]این exhibitionism است که ثروت را به معرض نمایش بگذارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. For years, blatantly false assertions have gone unchallenged.
[ترجمه گوگل]برای سال ها، ادعاهای آشکارا نادرست بدون چالش باقی مانده است
[ترجمه ترگمان]برای سال ها، بی شک اظهارات نادرست بی شرمانه از بین رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]برای سال ها، بی شک اظهارات نادرست بی شرمانه از بین رفته اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. They said the song blatantly encouraged the killing of policemen.
[ترجمه گوگل]آنها گفتند که این آهنگ آشکارا کشتن پلیس ها را تشویق می کند
[ترجمه ترگمان]آن ها گفتند که این ترانه آشکارا قتل ماموران پلیس را تشویق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها گفتند که این ترانه آشکارا قتل ماموران پلیس را تشویق می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Both communities suffer continual harassment from a blatantly racist police force(sentence dictionary), they face discrimination in courts and in prison.
[ترجمه گوگل]هر دو جامعه از آزار و اذیت مداوم توسط نیروی پلیس نژادپرست آشکار (فرهنگ احکام) رنج می برند، آنها در دادگاه ها و زندان با تبعیض روبرو هستند
[ترجمه ترگمان]هر دو جامعه از آزار و اذیت دائمی از سوی یک نیروی پلیس نژادپرستانه ضد نژاد (فرهنگ لغت)رنج می برند، در دادگاه ها و زندان با تبعیض مواجه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر دو جامعه از آزار و اذیت دائمی از سوی یک نیروی پلیس نژادپرستانه ضد نژاد (فرهنگ لغت)رنج می برند، در دادگاه ها و زندان با تبعیض مواجه می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Hobbs had blatantly ignored the legal profession's code of conduct.
[ترجمه گوگل]هابز آشکارا قوانین رفتاری حرفه وکالت را نادیده گرفته بود
[ترجمه ترگمان]هابز به وضوح اصول اخلاقی رفتار قانونی را نادیده گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هابز به وضوح اصول اخلاقی رفتار قانونی را نادیده گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The more blatantly they were prepared to use their charm, the smoother was the way of escape.
[ترجمه گوگل]هر چه آشکارتر برای استفاده از جذابیت خود آماده می شدند، راه فرار هموارتر بود
[ترجمه ترگمان]هر چه بیشتر آماده بودند تا از جذابیت خود استفاده کنند، smoother راه فرار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر چه بیشتر آماده بودند تا از جذابیت خود استفاده کنند، smoother راه فرار بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The Rover closed right up, blatantly harassing him into making one mistake that would give them the excuse to stop him.
[ترجمه گوگل]مریخ نورد مستقیماً بسته شد و آشکارا او را برای انجام یک اشتباه مورد آزار و اذیت قرار داد که بهانه ای برای متوقف کردن او فراهم می کرد
[ترجمه ترگمان]کاوشگر به سرعت بسته شد و او را آزار می داد که یک اشتباه مرتکب شود و بهانه ای برای متوقف کردنش به آن ها بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]کاوشگر به سرعت بسته شد و او را آزار می داد که یک اشتباه مرتکب شود و بهانه ای برای متوقف کردنش به آن ها بدهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. It was simply not admissible that something as blatantly solid as a rock could have come from the heavens.
[ترجمه گوگل]این به سادگی قابل قبول نبود که چیزی به شدت محکم مانند سنگ از آسمان آمده باشد
[ترجمه ترگمان]فقط به این دلیل نبود که چیزی به آن اندازه محکم که سنگ می توانست از آسمان بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]فقط به این دلیل نبود که چیزی به آن اندازه محکم که سنگ می توانست از آسمان بیاید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. So autumn is a blatantly vital season, contrary to the allegations of sorrowful poets who misconstrue the message of dying leaves.
[ترجمه گوگل]بنابراین، پاییز یک فصل حیاتی آشکار است، برخلاف ادعای شاعران غمگینی که پیام برگ های در حال مرگ را اشتباه تعبیر می کنند
[ترجمه ترگمان]بنابراین پاییز یک فصل بسیار مهم است، بر خلاف ادعاهای شعرای اسف باری که پیام برگ های در حال مرگ را تکرار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]بنابراین پاییز یک فصل بسیار مهم است، بر خلاف ادعاهای شعرای اسف باری که پیام برگ های در حال مرگ را تکرار می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They walked grandly through the lobby, blatantly arm in arm, pretending they were not defeated.
[ترجمه گوگل]آنها با شکوه از لابی عبور کردند، دست در دست هم وانمود کردند که شکست نخورده اند
[ترجمه ترگمان]آن ها در حالی که وانمود می کردند شکست خورده نیستند، از سرسرای ورودی گذشتند و وانمود کردند که شکست خورده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها در حالی که وانمود می کردند شکست خورده نیستند، از سرسرای ورودی گذشتند و وانمود کردند که شکست خورده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. He just likes to blatantly seek publicity.
[ترجمه گوگل]او فقط دوست دارد آشکارا به دنبال تبلیغات باشد
[ترجمه ترگمان] اون فقط دوست داره که شهرت و شهرت پیدا کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] اون فقط دوست داره که شهرت و شهرت پیدا کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Anyone who has traveled in Third World countries is aware that the favors of public officials are customarily and blatantly for sale.
[ترجمه گوگل]هرکسی که به کشورهای جهان سوم سفر کرده است، آگاه است که عنایات مقامات دولتی به طور معمول و آشکار به فروش می رسد
[ترجمه ترگمان]هر کسی که در کشورهای جهان سوم سفر کرده است آگاه است که سود مقامات دولتی بطور سنتی و بی شرمانه برای فروش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر کسی که در کشورهای جهان سوم سفر کرده است آگاه است که سود مقامات دولتی بطور سنتی و بی شرمانه برای فروش است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید