1. This simple structure, the blastula, must now be moulded by cellular activities into all the shapes that emerge during development.
[ترجمه گوگل]این ساختار ساده، بلاستولا، اکنون باید توسط فعالیتهای سلولی به تمام اشکالی که در طول توسعه ظاهر میشوند، تبدیل شود
[ترجمه ترگمان]این ساختار ساده، the، اکنون باید توسط فعالیت های سلولی به همه اشکال که در طول توسعه ظاهر می شوند، شکل داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The results indicated that the fertilized eggs in blastula stage and yolk-sac larva of Paralichthys olivaceus were more sensitive to algal toxin than those in other development stages.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که تخمهای بارور شده در مرحله بلاستولا و لارو کیسه زرده Paralichthys olivaceus نسبت به سایر مراحل رشد نسبت به سم جلبکی حساستر بودند
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که تخم های بارور شده در مرحله blastula و لارو yolk - از Paralichthys olivaceus نسبت به toxin algal نسبت به سایر مراحل توسعه حساس تر بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Blastula and gastrulae arrived 1 and 4 d after fertilization.
[ترجمه گوگل]بلاستولا و گاسترول 1 و 4 روز پس از لقاح وارد شدند
[ترجمه ترگمان]blastula و gastrulae ۱ و ۴ بعدی پس از لقاح وارد شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. The rearrangement of the blastula into a three-dimensional organism with inner, middle, and outer layers occurs during gastrulation .
[ترجمه گوگل]تنظیم مجدد بلاستولا به یک ارگانیسم سه بعدی با لایه های داخلی، میانی و بیرونی در حین گاسترولاسیون اتفاق می افتد
[ترجمه ترگمان]بازآرایی the به یک ارگانیسم سه بعدی با لایه های درونی، میانی و بیرونی در خلال گاسترولاسیون رخ می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The cells of the blastula, called blastomeres, also each receive a full diploid set of chromosomes.
[ترجمه گوگل]سلولهای بلاستولا که بلاستومر نامیده میشوند نیز هر کدام مجموعه کاملی از کروموزومهای دیپلوئیدی دریافت میکنند
[ترجمه ترگمان]سلول های of، که blastomeres نامیده می شوند، هر کدام یک مجموعه کامل از کروموزوم ها را دریافت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The successful application in blastula biopsy of our single-cell CGH demonstrate application prospects of this new technology in clinical PGS.
[ترجمه گوگل]کاربرد موفق در بیوپسی بلاستولای CGH تک سلولی ما، چشم انداز کاربرد این فناوری جدید را در PGS بالینی نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]کاربرد موفق in blastula از CGH تک سلول ما، چشم اندازه ای برنامه این فن آوری جدید را در PGS بالینی نشان می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Results showed that the pregnant rate of blastula was higher than that of morula.
[ترجمه گوگل]نتایج نشان داد که میزان حاملگی بلاستولا بیشتر از مورولا بود
[ترجمه ترگمان]نتایج نشان داد که نرخ بارداری of بالاتر از نرخ of است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Cleavage produces a blastula, a sheet of cells rounded into a sphere that in most species surrounds a cavity.
[ترجمه گوگل]برش یک بلاستولا تولید می کند، ورقه ای از سلول های گرد شده به شکل کره ای که در بیشتر گونه ها حفره ای را احاطه کرده است
[ترجمه ترگمان]Cleavage یک blastula تولید می کند، یک ورق از سلول ها به یک کره که در اکثر گونه ها یک گودال وجود دارد، گرد می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. It enter the late blastula stage in 6 h 50 min.
[ترجمه گوگل]در 6 ساعت و 50 دقیقه وارد مرحله اواخر بلاستولا می شود
[ترجمه ترگمان]این فرآیند به مرحله آخر blastula در مدت ۶ ساعت در دقیقه ۵۰ دقیقه وارد می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. The series of mitotic cell divisions that produces a blastula from a fertilized ovum. It is the basis of the multicellularity of complex organisms.
[ترجمه گوگل]مجموعه ای از تقسیمات سلولی میتوزی که از یک تخمک بارور شده یک بلاستول تولید می کند این اساس چند سلولی موجودات پیچیده است
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از بخش های سلول غیرمستقیم که یک blastula را از یک ovum بارور تولید می کنند این پایه و اساس مجموعه ارگانیسم های پیچیده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Short time delay don't result in preimplantation embryos death, but impacted blastula rate of pronucleus embryos.
[ترجمه گوگل]تأخیر کوتاه مدت منجر به مرگ جنین قبل از لانه گزینی نمی شود، بلکه بر میزان بلاستولای جنین های پیش هسته تأثیر می گذارد
[ترجمه ترگمان]تاخیر زمانی کوتاه منجر به مرگ جنین در جنین نشد، بلکه بر نرخ blastula جنین نیز تاثیر گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The authors have observed that the blastoderm, the blastomeres and the blastula cells have intimate relation with the yolk which plays a very important part in the development of the embryo.
[ترجمه گوگل]نویسندگان مشاهده کردهاند که بلاستودرم، بلاستومرها و سلولهای بلاستولا رابطه نزدیکی با زرده دارند که نقش بسیار مهمی در رشد جنین دارد
[ترجمه ترگمان]نویسندگان مشاهده کرده اند که the ها، the ها و سلول های blastula رابطه نزدیکی با نطفه دارند که نقش مهمی در رشد جنین ایفا می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. However, content of the dissolvable protein and amino acid during gastrula stage during blastula stage.
[ترجمه گوگل]با این حال، محتوای پروتئین قابل حل و اسید آمینه در مرحله گاسترولا در مرحله بلاستولا
[ترجمه ترگمان]با این حال، محتوای پروتیین dissolvable و آمینو اسید در طول مرحله gastrula در طول مرحله blastula نشان داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Applying YAG double-frequency laser microbeam respectively irradiated fertilized eggs, 4-cell-stage, blastula stage embryos of Bufo bufo gargarizans.
[ترجمه گوگل]استفاده از میکروپرتو لیزر دو فرکانس YAG به ترتیب تخمهای بارور شده، جنینهای مرحله 4 سلولی، مرحله بلاستولایی Bufo bufo gargarizans را تحت تابش قرار داد
[ترجمه ترگمان]کاربرد نورون های laser دوگانه با فرکانس دوگانه، تخم های بارور شده، ۴ - سلول، و جنین stage of bufo gargarizans را آلوده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید