blasting


انفجار، پکیدن الکترونیک : غرش معمارى : ترکیدن

جمله های نمونه

1. Pop music can be heard 10 miles away blasting out from the huge tented shanty-town.
[ترجمه گوگل]موسیقی پاپ در 10 مایلی دورتر شنیده می شود که از شهرک بزرگ چادری زاغه بیرون می آید
[ترجمه ترگمان]موسیقی پاپ را می توان ۱۰ مایل دورتر از شهر huge tented شنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The road is closed because of blasting.
[ترجمه گوگل]جاده به دلیل انفجار بسته است
[ترجمه ترگمان]جاده به دلیل انفجار بسته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The driver was blasting on his horn.
[ترجمه گوگل]راننده بوق می زد
[ترجمه ترگمان]راننده بوق می زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The bombs are capable of blasting a whole city to kingdom come.
[ترجمه گوگل]بمب ها قادر به انفجار یک شهر کامل تا پادشاهی هستند
[ترجمه ترگمان]بمب ها قادرند کل شهر را منفجر کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Their work was taken up with boring and blasting rock with gelignite.
[ترجمه گوگل]کار آنها با سنگ های خسته کننده و انفجاری با ژلیگنیت انجام شد
[ترجمه ترگمان]کار آن ها را با مواد boring و با مواد منفجره پر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. They heard the guns blasting away all night.
[ترجمه گوگل]آنها صدای انفجار اسلحه ها را در تمام شب شنیدند
[ترجمه ترگمان]همه شب صدای شلیک توپ ها را شنیدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. He was woken by the radio alarm clock blasting out rock music.
[ترجمه ...] او با صدای رادیو که اهنگ راک پخش میکرد بلند شد
|
[ترجمه گوگل]او با صدای زنگ ساعت رادیویی که موسیقی راک پخش می کرد از خواب بیدار شد
[ترجمه ترگمان]ساعت زنگ هشدار رادیویی از خواب بیدار شد و صدای موسیقی راک را منفجر کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. A blizzard was blasting great drifts of snow across the lake.
[ترجمه گوگل]یک کولاک برف زیادی را در سراسر دریاچه می بارید
[ترجمه ترگمان]برف زیادی در میان دریاچه دیده می شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. The radio was blasting out heavy rock music.
[ترجمه گوگل]رادیو در حال پخش موسیقی راک سنگین بود
[ترجمه ترگمان]رادیو آهنگ های سنگین و سنگین را منفجر می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The guns were blasting away all night.
[ترجمه گوگل]تمام شب اسلحه ها در حال انفجار بودند
[ترجمه ترگمان]تمام شب تفنگ ها را منفجر کرده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Three miles away there was a salvo of blasting in the quarry.
[ترجمه گوگل]در سه مایلی دورتر، انفجاری در معدن وجود داشت
[ترجمه ترگمان]سه مایل دورتر صدای انفجار در معدن شنیده شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. A Beatles song was blasting out at full volume.
[ترجمه گوگل]آهنگ بیتلز با صدای کامل پخش می شد
[ترجمه ترگمان]آهنگ بیتلز با حجم کامل منفجر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The sun was blasting in her bedroom window and frolicking across her eyes.
[ترجمه گوگل]خورشید از پنجره اتاق خوابش می وزید و در چشمانش می چرخید
[ترجمه ترگمان]آفتاب از پنجره اتاقش بیرون می زد و روی چشمانش جست وخیز می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Loud rock music blasting away at these old guys.
[ترجمه گوگل]موسیقی راک با صدای بلندی که این پیرمردها را زیر و رو می کند
[ترجمه ترگمان]صدای بلند موسیقی به گوش این پیرمرد می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[عمران و معماری] منفجرکردن
[زمین شناسی] انفجار ،سنگ ترکانی،انفجار معدن جهت استخراج سنگ یا مواد معدنی مفید
[معدن] آتشباری (آتشباری)
[پلیمر] زبره پاشی

انگلیسی به انگلیسی

• blowing up by a blast; act or process of blowing up; business of one who blasts; cursing or swearing in nuisance

پیشنهاد کاربران

۱. انفجار ۲. ( عامیانه ) انتقاد تند. پوززنی
مثال:
In this experiment, you randomly assign people to live in blasting zone
در این آزمایش، شما بطور تصادفی مردم را برای زندگی در منطقه انفجار تعیین می کنید.
Blasting music : صدای موزیک را خیلی زیاد کردن
زبره پاشی در عمران
Sand blasting ماسه پاشی

بپرس