چیزی یا کسی که ناگهان یاد گذشته را برایت زنده می کند؛ یک خاطره یا تجربه قدیمی که دوباره ظاهر می شود
معنی در فارسی:
یادگار یا یادآوری از گذشته
... [مشاهده متن کامل]
چیزی که آدم را پرت می کند به گذشته
خاطره ای قدیمی که ناگهان زنده می شود
�یهویی یاد گذشته افتادن�
مثال در جمله:
وای، این آهنگ واقعاً یادآور قدیمیاست!
امروز معلم قدیمیمو دیدم – واقعاً برگشتم به دوران مدرسه!
نوستالژیک، خاطره انگیز