blanket term

پیشنهاد کاربران

یک عبارت اصطلاحی برای توصیف نمونه های زیادی از چیزهای مرتبط با هم؛ مثلاً وقتی در مورد خرافه های موجود در جامعه صحبت میشه، یکی از اونها می تونه اعتقاد به چشم زخم باشه، یا نمک خوردن موقع ترسیدن، یا آب پشت سر مسافر ریختن؛ همه این موارد مرتبط با هم در رابطه با خرافه ها در کلمه blanket term خلاصه میشن ؛ یعنی موارد مرتبط با خرافه
...
[مشاهده متن کامل]

در مورد چیزهای دیگه که در یک موضوع یا حوزه باهم مرتبط هست و به هم ربط دارند و مثال های از یک مورد خاص هستن هم می تونه کاربرد داشته باشه

many examples of related things

بپرس