blamer

انگلیسی به انگلیسی

• one who blames, condemner, fault finder

پیشنهاد کاربران

مقصرشناس / کسی که دیگران رو مقصر می دونه / سرزنش کننده ( کسی که عادت داره یا در لحظه، تقصیر رو گردن بقیه میندازه ) - Noun
He is a chronic blamer always pointing fingers at someone else
آدمِ اهلِ ایراد گرفتن و مقصر دونستنِ بقیه - Noun
...
[مشاهده متن کامل]

Dont be such a blamer look at your own faults too
کسی که مسئولیت رو به گردنِ دیگران می اندازه - Noun
The team leader acted as the main blamer after the project failed

سرزنش کننده. سرزنشگر
مثال:
If one has piety, then he/she should “not fear the blame of any blamer”
اگر کسی تقوی {و پارسایی} داشته باشد، در آن صورت او نباید از سرزنش هیچ سرزنش کننده ای هراس داشته باشد.
سرزنشگر

بپرس