blame on

پیشنهاد کاربران

- "blame on" به معنی "سرزنش کردن"، "تقصیر را به گردن کسی انداختن" یا "مقصر دانستن کسی/چیزی" است.
- - -
۱. To blame ( something ) on ( someone )
تقصیر چیزی را به گردن کسی انداختن
...
[مشاهده متن کامل]

- He blamed the mistake on his assistant.
( او اشتباه را به گردن دستیارش انداخت. )
- Don’t blame your failure on others!
( شکست تان را به گردن دیگران نیندازید! )
- - -
۲. To put/place the blame on ( someone )
سرزنش را متوجه کسی کردن
- The manager placed the blame on the team for the project’s failure.
( مدیر شکست پروژه را به گردن تیم انداخت. )
- She always puts the blame on her brother when something goes wrong.
( وقتی مشکلی پیش می آید، همیشه تقصیر را به گردن برادرش می اندازد. )
- - -
۳. The blame is on ( someone/something )
تقصیر بر عهده کسی/چیزی است
- The blame is on the government for not solving the crisis.
( تقصیر بر عهده دولت است که بحران را حل نکرده. )
- In this case, the blame is on both drivers.
( در این مورد، تقصیر بر عهده هر دو راننده است. )
- - -
۴. To take the blame ( for something )
تقصیر را پذیرفتن
- He took the blame for the accident, even though it wasn’t entirely his fault.
( او تقصیر حادثه را پذیرفت، حتی اگر کاملاً تقصیر او نبود. )
- Why should I take the blame for your mistakes?
( چرا باید تقصیر اشتباهات تو را من بپذیرم؟ )
- - -
تفاوت با "accuse":
- "Blame on" بیشتر درباره "مسئول دانستن کسی برای یک مشکل" است.
- "Accuse" به معنی "اتهام زدن ( معمولاً رسمی تر یا قانونی ) " است.
- مثال:
- They accused him of stealing. ( آن ها او را به دزدی متهم کردند. )
deepseek

باعث و بانی
مقصر دانستن
The accident wasn’t my fault. Don’t blame it on me
تصادف تقصیر من نبود. گردن من ننداز
blame sth on sb= چیزی را گردن کسی انداختن
As expected, most Indonesian guys blame it all on the girls
گردن کسس انداختن
تقصیر را گردن کسی انداختن
کسی را بابتِ کاری سرزنش کردن،
تقصیری را گردنِ کسی انداختن