bladed

/ˈbleɪdəd//bleɪdɪd/

معنی: تیغه دار
معانی دیگر: تیغه دار

جمله های نمونه

1. Mishaps are like knives that either serve us or cut us as we grasp them by the handle or blade.
[ترجمه گوگل]حوادث ناگوار مانند چاقوهایی هستند که یا در خدمت ما هستند یا وقتی آنها را با دسته یا تیغ می گیریم ما را برش می دهند
[ترجمه ترگمان]mishaps مثل چاقو هستند که یا به ما خدمت می کنند یا ما را قطع می کنند و ما آن ها را با دسته یا تیغه می بریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The blade of the oar had entangled itself with something in the water.
[ترجمه گوگل]تیغه پارو با چیزی در آب درگیر شده بود
[ترجمه ترگمان]تیغه پارو با چیزی در آب گیر کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The blades spin at 100 rotations per minute.
[ترجمه گوگل]تیغه ها با 100 چرخش در دقیقه می چرخند
[ترجمه ترگمان]پره ها در هر دقیقه ۱۰۰ بار چرخش می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Do you use an electric razor or the kind that you have to put a razor blade in?
[ترجمه گوگل]آیا از تیغ برقی استفاده می کنید یا از نوعی که باید تیغ را در آن قرار دهید؟
[ترجمه ترگمان]آیا از یک تیغ برق یا نوعی که باید یک تیغه را در آن قرار دهید استفاده می کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Stay well away from the helicopter when its blades start to rotate.
[ترجمه گوگل]وقتی پره های هلیکوپتر شروع به چرخش می کنند، به خوبی از هلیکوپتر دور بمانید
[ترجمه ترگمان]زمانی که پره ها شروع به چرخش می کنند، از بالگرد دور بمانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Most shredding machines are based on a revolving disc fitted with replaceable blades.
[ترجمه گوگل]اکثر دستگاه های خردکن بر اساس یک دیسک گردان مجهز به تیغه های قابل تعویض هستند
[ترجمه ترگمان]بیشتر ماشین های خرد کننده بر روی یک دیسک چرخان نصب شده اند که با تیغه های قابل تعویض نصب شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I've walked along that path for so many years I know every blade of grass.
[ترجمه گوگل]سال‌هاست که در آن مسیر قدم زده‌ام و همه تیغه‌های علف را می‌شناسم
[ترجمه ترگمان]من سال ها در این مسیر قدم زدم من همه تیغه علف ها را می شناسم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You've got a blade of grass on your hair.
[ترجمه گوگل]شما یک تیغ علف روی موهایتان دارید
[ترجمه ترگمان] تو یه تیغه علف روی موهات داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. a knife with a sharp edge/blade.
[ترجمه گوگل]یک چاقو با لبه/تیغه تیز
[ترجمه ترگمان]یک چاقو با لبه تیز \/ تیغه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Not a flower nor even a blade of grass will grow in this desert.
[ترجمه گوگل]در این بیابان نه گلی می روید و نه حتی یک تیغ علف
[ترجمه ترگمان]حتی یک گل هم نیست و حتی یک ساقه علف در این بیابان رشد خواهد کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. He pared away the excess glue with a razor blade.
[ترجمه گوگل]چسب اضافی را با تیغ پاک کرد
[ترجمه ترگمان]او چسب اضافی را با تیغه تیغ مقایسه کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The blades rotate around a central point.
[ترجمه گوگل]تیغه ها حول یک نقطه مرکزی می چرخند
[ترجمه ترگمان]پره ها حول یک نقطه مرکزی می چرخند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. He complained a little of a nagging pain between his shoulder blades.
[ترجمه گوگل]او از کمی درد آزاردهنده بین تیغه های شانه اش شکایت داشت
[ترجمه ترگمان]او از دردی که بین دو شانه اش درد گرفته بود شکایت می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. The crash was caused by metal fatigue in one of the propeller blades.
[ترجمه گوگل]این تصادف به دلیل خستگی فلز در یکی از تیغه های پروانه رخ داده است
[ترجمه ترگمان]این تصادف از خستگی فلز در یکی از پره های پروانه به وجود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. An electric razor doesn't really shave as close as a blade.
[ترجمه گوگل]یک تیغ برقی واقعاً به اندازه یک تیغ اصلاح نمی شود
[ترجمه ترگمان]تیغ برقی واقعا به اندازه یک تیغ ریش ندارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

تیغه دار (صفت)
bladed

انگلیسی به انگلیسی

• has a blade, has a cutting edge

پیشنهاد کاربران

بپرس