blackly

/blækli//blækli/

بااندوه، به طور غمگین، با سیه روزی، از روی تهدید، سیه دلانه

بررسی کلمه

قید ( adverb )
(1) تعریف: with malicious or angry looks or intentions.

- She regarded him blackly.
[ترجمه گوگل] او را سیاه نگاه کرد
[ترجمه ترگمان] او را تیره و تار می دید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: gloomily or darkly.

انگلیسی به انگلیسی

• wickedly, cruelly; gloomily

پیشنهاد کاربران

با نگاهی طنزآلود به چیزهای نامطبوع برخورد کردن
🔍 دوستان مشتقات ( derivatives ) این کلمه اینها هستند:
✅ فعل ( verb ) : black / blacken
✅️ اسم ( noun ) : black / blackness
✅️ صفت ( adjective ) : black / blackish
✅️ قید ( adverb ) : blackly

بپرس