blackleg

/ˈblækleɡ//ˈblækleɡ/

معنی: ادم قاچاق و قمارباز، طرار، ادم گوش بر، کارگر اعتصاب شکن
معانی دیگر: (دامپزشکی) سیاه پا (بیماری مهلک و عفونی چارپایان که توسط باکتری ها ایجاد می شود و موجب آماس و سیاهی بافت های مبتلا می گردد)، (گیاه شناسی) بیماری چغندر و گیاهان مشابه که توسط قارچی به نام phoma betae ایجاد می شود، بیماری سیب زمینی که توسط یک باکتری به نام erwinia atroseptica ایجاد می شود، (عامیانه) قمار باز متقلب

جمله های نمونه

1. They blacklegged in the last strike.
[ترجمه گوگل]آنها در آخرین اعتصاب سیاه شدند
[ترجمه ترگمان] اونا آخرین حمله رو انجام دادن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The blackleg buses disappeared off the streets and other vehicles which had been beginning to return to the roads.
[ترجمه گوگل]اتوبوس های پای سیاه از خیابان ها و سایر وسایل نقلیه که شروع به بازگشت به جاده ها کرده بودند ناپدید شدند
[ترجمه ترگمان]اتوبوس ها از خیابان ها و سایر وسایل نقلیه که شروع به بازگشت به جاده ها شده بودند، ناپدید شدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Picketing gave way to marches through factories, when workers would chase blacklegs and occasionally kidnap managers.
[ترجمه گوگل]خنثی‌سازی جای خود را به راهپیمایی‌ها در کارخانه‌ها داد، زمانی که کارگران سیاه‌پوستان را تعقیب می‌کردند و گهگاه مدیران را می‌دزدیدند
[ترجمه ترگمان]picketing راه پیمایی از طریق کارخانه ها را داد، زمانی که کارگران blacklegs را دنبال می کردند و گاهی مدیران را ربودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Across the road in a secure compound are the buildings that house the mostly out-of-state blacklegs.
[ترجمه گوگل]در سرتاسر جاده در محوطه ای امن ساختمان هایی قرار دارند که عمدتاً سیاه پاهای خارج از ایالت را در خود جای داده اند
[ترجمه ترگمان]در امتداد جاده در یک محوطه امن، ساختمان هایی هستند که خانه اغلب خارج از کشور هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Summary. The effects of 4 fungicides applied at sowing, on the severity of blackleg disease of rapeseed were studied in the field.
[ترجمه گوگل]خلاصه اثر 4 قارچ کش مصرفی در زمان کاشت بر شدت بیماری ساق سیاه کلزا در مزرعه مورد بررسی قرار گرفت
[ترجمه ترگمان]خلاصه اثرات ۴ fungicides در کاشت، در شدت بیماری blackleg (کلزا)در زمین مورد مطالعه قرار گرفت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

ادم قاچاق و قمارباز (اسم)
blackleg

طرار (اسم)
cheat, blackleg, impostor, imposter, swindler

ادم گوش بر (اسم)
blackleg

کارگر اعتصاب شکن (اسم)
blackleg

انگلیسی به انگلیسی

• cheater; strikebreaker
act as a strikebreaker
if you say that someone is a blackleg, you mean that they are continuing to work when the people they work with are on strike, or they are working instead of the people who are on strike; used showing disapproval.

پیشنهاد کاربران

Blackleg /ˈbl�klɛɡ/ ( Brit. ) , strikebreaker /ˈstraɪkˌbreɪkər/ ( Amr. ) , scab /sk�b/ ( both Brit. and Amr. ) – meaning:
person who acts against the interests of a trade union, as by continuing to work during a strike or taking over a striker’s job.
...
[مشاهده متن کامل]

شخصی که علیه منافع اتحادیه کارگری عمل می کند، مثلاً با ادامه کار در حین اعتصاب یا تصاحب شغل اعتصاب کننده؛ اعتصاب شکن
Example 👇
ROBIN ( who is in great form ) : Golly yes! It was a great lark. We weren’t in uniform, y’know. I did some stoking. Hard work, but a great stunt.
MADGE ( hotly ) : It wasn’t. You ought to have been ashamed of yourselves.
ROBIN ( surprised ) : Why?
MADGE: Because helping to break a strike and being a blackleg isn’t a lark and a stunt. Those railwaymen were desperately anxious to improve their conditions. They didn’t go on strike for fun. It was a very serious thing for them and for their wives and families. And then people like you, Robin, think it’s amusing when you try to do their work and make the strike useless. I think it’s shameful the way the middle classes turn against the working class.
* Time and the Conways - a play by J. B. Priestley ( p. 118, pdf version )
رابین ( که در شرائط بسیار خوبی است ) : خدای من، بله! شوخی خیلی خوبی بود. ما یونیفرم نپوشیده بودیم، می دونی. من یه کم خودنمایی کردم. کار سختی بود، اما یه شیرین کاری عالی بود.
مِدج ( با عصبانیت ) : نبود. باید از خودت خجالت می کشیدی.
رابین ( متعجب ) : چرا؟
مِدج: چون کمک به شکستن اعتصاب و یه آدم اعتصاب شکن بودن و شغل اعتصابگران رو تصاحب کردن، شوخی و شیرین کاری نیست. اون کارمندای راه آهن به شدت مشتاق بهبود شرایطشون بودن. اونا برای تفریح اعتصاب نکردن. این یه چیز خیلی جدی برای اونا و زن ها و خانواده هاشون بود. و بعد افرادی مثل تو، رابین، فکر می کنید وقتی سعی می کنید کار اونا رو انجام بدید و اعتصاب رو بی فایده کنید، خنده داره. به نظرم فعالیت طبقات متوسط بر علیه طبقه ی کارگر شرم آوره.
* گفتگوی انتخابی: از نمایشنامه # زمان و خانواده کانوی، # اثر جی بی پریستلی ( ص ۱۱۸، نسخه پی دی اف )

blackleg
a person who works while others that they work with are on strike/ an employee who continues to work during a strike ( = a period when workers refuse to work because of a disagreement with an employer )
...
[مشاهده متن کامل]

شخصی که کار می کند در حالی که همکارانش در حال اعتصاب هستند/ کارمندی که در طول اعتصاب به کار خود ادامه می دهد ( دوره ای که کارگران به دلیل اختلاف نظر با کارفرما از کار خودداری می کنند )
They protested about the use of blackleg labour.
Synonym;
strikebreaker

منابع• https://dictionary.cambridge.org/dictionary/english/blackleg
فردا اعتصاب شکن
بیماری ها