black tie

/ˈblækˈtaɪ//blæktaɪ/

پاپیون سیاه (که معمولا با کت و شلوار سیاه و رسمی می پوشند)، کت نیمه رسمی مردانه، لباس عصر مردانه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the black bow tie worn on semiformal occasions with a dinner jacket or tuxedo.

(2) تعریف: the entire outfit worn by men on semiformal occasions.
صفت ( adjective )
• : تعریف: requiring semi-formal attire, esp., for the men, a black bow tie and dinner jacket or tuxedo.

- a black-tie affair
[ترجمه گوگل] یک ماجرای کراوات مشکی
[ترجمه ترگمان] یه رابطه با کراوات مشکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. Most of the guests will be wearing black tie.
[ترجمه گوگل]اکثر مهمانان کراوات مشکی خواهند داشت
[ترجمه ترگمان]اکثر مهمان ها کراوات سیاه می پوشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Do we need to wear black tie?
[ترجمه گوگل]آیا باید کراوات مشکی بپوشیم؟
[ترجمه ترگمان]باید کراوات مشکی بپوشیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Hal was thin, his long black tie didn't help him look any plumper but he didn't want to.
[ترجمه گوگل]هال لاغر بود، کراوات مشکی بلندش به او کمک نمی کرد که چاق تر به نظر برسد اما او نمی خواست
[ترجمه ترگمان]هل لاغر بود، کراوات سیاه بلندش به او کمکی نمی کرد، اما نمی خواست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Wally had rung to say that it was black tie, and he'd forgotten to tell Debbie.
[ترجمه گوگل]والی زنگ زده بود که کراوات مشکی است و فراموش کرده بود به دبی بگوید
[ترجمه ترگمان]والی پا گذاشته بود بگوید کراوات سیاهی است و یادش رفته بود به دبی بگوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The party is black tie .
[ترجمه گوگل]مهمانی کراوات سیاه است
[ترجمه ترگمان]مهمونی کراوات سیاهه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Tonight's dinner is black tie.
[ترجمه گوگل]شام امشب کراوات سیاه است
[ترجمه ترگمان]شام امشب کراوات سیاهه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Dressed in a smart, grey suit and black tie, the former Beatle looked very happy.
[ترجمه گوگل]بیتل سابق با کت و شلوار خاکستری هوشمند و کراوات مشکی بسیار خوشحال به نظر می رسید
[ترجمه ترگمان]کت و شلوار خاکستری، کت و شلوار خاکستری و کراوات سیاه خیلی خوشحال به نظر می رسید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Georges is a stuffy individual who dresses in black tie just to watch Don Giovanni on television.
[ترجمه گوگل]ژرژ فردی خفه است که فقط برای تماشای دون جیووانی در تلویزیون، کراوات سیاه می پوشد
[ترجمه ترگمان]ژرژ یکی از افراد خفه و خفه ای است که لباس سیاه می پوشند تا دون جووانی را در تلویزیون تماشا کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. He wore a navy-blue suit, white shirt and black tie.
[ترجمه گوگل]او کت و شلوار سرمه ای، پیراهن سفید و کراوات مشکی به تن داشت
[ترجمه ترگمان]کت و شلوار آبی، پیراهن سفید و کراوات سیاه به تن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If the invitation says black tie optional, take the option.
[ترجمه گوگل]اگر در دعوتنامه نوشته شده است که کراوات مشکی اختیاری است، گزینه را انتخاب کنید
[ترجمه ترگمان]اگر این دعوت می گوید که تساوی سیاه اختیاری است، این گزینه را انتخاب کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The elements of black tie are more versatile than many realise.
[ترجمه گوگل]عناصر کراوات مشکی بیش از آن چیزی که خیلی ها تصور می کنند متنوع هستند
[ترجمه ترگمان]عناصر گره سیاه بیشتر از بسیاری از مردم درک می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Dances are either white tie or black tie, so you only need two ties.
[ترجمه گوگل]رقص ها یا کراوات سفید یا کراوات سیاه هستند، بنابراین شما فقط به دو کراوات نیاز دارید
[ترجمه ترگمان]رقصیدن یا کراوات سفید یا کراوات سیاه پس تو فقط ۲ تا کراوات لازم داری
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Uniform: Black suit, black shirt, black tie, black leather belt, black cotton socks and black leather shoes. According to the store requirement to equip and use walkie-talkie.
[ترجمه گوگل]یونیفرم: کت و شلوار مشکی، پیراهن مشکی، کراوات مشکی، کمربند چرمی مشکی، جوراب نخی مشکی و کفش چرم مشکی با توجه به نیاز فروشگاه برای تجهیز و استفاده از واکی تاکی
[ترجمه ترگمان]یکنواخت: کت سیاه، پیراهن سیاه، کراوات سیاه، کمربند چرمی سیاه، جوراب های پشمی سیاه و کفش های چرمی سیاه براساس نیاز ذخیره برای تجهیز و استفاده از واکی تاکی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. If, however, you are invited to a formal affair, such as a so-called "sit-down" dinner, you may want to know in advance some basic rules of "black tie" etiquette.
[ترجمه گوگل]با این حال، اگر به یک رابطه رسمی، مانند یک شام به اصطلاح «نشستن» دعوت شده اید، ممکن است بخواهید از قبل برخی از قوانین اساسی آداب «کراوات سیاه» را بدانید
[ترجمه ترگمان]اگر با این حال، اگر شما به یک کار رسمی مانند یک شام \"بنشینید\" دعوت شده اید، ممکن است بخواهید برخی از قوانین اولیه اتیکت تساوی سیاه را بدانید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• formal dress, black tie worn with a tuxedo
a black tie event is a formal event such as a party at which the men wear formal clothes, including dinner jackets and bow ties.

پیشنهاد کاربران

مراسم رسمی و باشکوه
لباس رسمی مردانه ( کت و شلوار و کراوات )

بپرس