در دیکشنری لانگمن سه معنی ثبت شده: ۱ - بیهوش شدن ۲ - تیره کردن چیزی برای دیده نشدن آن ۳ - خاموش کردن یا پنهان کردن تمام روشنایی های یک شهر به ویژه در زمان جنگ
بیهوش شدن، هوشیاری خود را از دست دادن
وقتی یه نفر از یه مقداری بیشتر الکل بخوره مغزش دچار اختلال میشه و بعد از به وجود آمدن شکاف هایی موقتاً مانع از انتقال خاطرات از ذخیره سازی کوتاه مدت به بلندمدت - معروف به تثبیت حافظه - در ناحیه ای از مغز به نام هیپوکامپ شود.
... [مشاهده متن کامل]
این اصطلاح Black out on alcohol یعنی اینکه انقدر خوردی که حالت انسانی و طبیعی رو از دست دادی.
مثال :
◀️ Jagermeister. I mean. . . we all know how to say/pronounce it, most of us have blacked out on it
... [مشاهده متن کامل]
این اصطلاح Black out on alcohol یعنی اینکه انقدر خوردی که حالت انسانی و طبیعی رو از دست دادی.
مثال :
◀️ Jagermeister. I mean. . . we all know how to say/pronounce it, most of us have blacked out on it
غش کردن
بیهوش شدن
بیهوش شدن
خاموش کردن چراغ
حافظه پریشی!
زوال عقل، ناهوشیاری
خاموش کردن چراغ های شهر
The entire city is blacked out
black out ( علوم نظامی )
واژه مصوب: سیاه غش
تعریف: سیاهی رفتن چشم و حالت غش ناشی از اختلال در میزان خون رسانی به مغز در حرکت های شتاب دار و روبه بالای هواپیما
واژه مصوب: سیاه غش
تعریف: سیاهی رفتن چشم و حالت غش ناشی از اختلال در میزان خون رسانی به مغز در حرکت های شتاب دار و روبه بالای هواپیما