1. There was one black mark against him.
 [ترجمه گوگل]یک نقطه سیاه روی او وجود داشت 
[ترجمه ترگمان]یک علامت سیاه بر علیه او وجود داشت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
2. She earned a black mark for opposing company policy.
 [ترجمه گوگل]او به دلیل مخالفت با سیاست شرکت، یک علامت سیاه به دست آورد 
[ترجمه ترگمان]او یک علامت سیاه برای مخالفت با سیاست شرکت به دست آورد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
3. The public scandal was a black mark against him.
 [ترجمه گوگل]رسوایی عمومی یک نقطه سیاه علیه او بود 
[ترجمه ترگمان]آن رسوایی عمومی نشان سیاهی بر او داشت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
4. The public scandal left a black mark on his career.
 [ترجمه گوگل]رسوایی عمومی لکه سیاهی بر کارنامه او گذاشت 
[ترجمه ترگمان]رسوایی عمومی علامت سیاهی بر حرفه او گذاشت 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
5. Incidentally, Willoughby, you've earned yourself a black mark for that little trouble.
 [ترجمه گوگل]اتفاقاً، ویلوبی، تو برای همین دردسر کوچک یک لکه سیاه به دست آورده ای 
[ترجمه ترگمان]در واقع، \"ویلوبی\"، تو یه علامت سیاه برای این دردسر کوچیک بدست آوردی 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
6. It would be a good mark, not a black mark.
 [ترجمه گوگل]این یک علامت خوب خواهد بود، نه یک علامت سیاه 
[ترجمه ترگمان]این نشانه خوبی است، نه نشانه سیاه 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
7. But there is one black mark.
8. Irina had put a black mark against him with Rakovsky.
 [ترجمه گوگل]ایرینا با راکوفسکی لکه سیاهی روی او گذاشته بود 
[ترجمه ترگمان]ایرینا علامت سیاهی بر علیه او گذاشته بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
9. A mini-breakdown was less of a black mark than a criminal record if he should ever choose to emigrate.
 [ترجمه گوگل]اگر او تصمیم به مهاجرت بگیرد، یک خرابی کوچک کمتر از سابقه کیفری یک علامت سیاه بود 
[ترجمه ترگمان]اگر او بخواهد مهاجرت کند، یک شکست کوچک کم تر از یک نشانه سیاه بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
10. You get a black mark next to your name that may show up in your next evaluation.
 [ترجمه گوگل]شما یک علامت سیاه در کنار نام خود دریافت می کنید که ممکن است در ارزیابی بعدی شما ظاهر شود 
[ترجمه ترگمان]در کنار نام خود علامت سیاه می گیرید که ممکن است در ارزیابی بعدی خود ظاهر شود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
11. Still, you could almost see the black mark being registered against the name of the man who had asked the question.
 [ترجمه گوگل]با این حال، تقریباً میتوانستید علامت سیاه روی نام مردی که سؤال را مطرح کرده بود، مشاهده کنید 
[ترجمه ترگمان]با این حال، شما تقریبا می توانید نشان سیاهی را که به نام مردی که از این سوال پرسیده بود، ببینید 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
12. The black mark side is the effect of the lamp burning the LCD screen.
 [ترجمه گوگل]طرف علامت سیاه اثر لامپ سوزاندن صفحه LCD است 
[ترجمه ترگمان]طرف علامت سیاه، اثر چراغ روشن کردن صفحه LCD است 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
13. The scandal left him with a black mark.
 [ترجمه گوگل]این رسوایی او را با یک نقطه سیاه باقی گذاشت 
[ترجمه ترگمان]این رسوایی او را با علامت سیاه رها کرد 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
14. His continual lateness was a black mark against his promotion.
 [ترجمه گوگل]تأخیر مداوم او نقطه سیاهی در برابر ارتقاء او بود 
[ترجمه ترگمان]این تاخیر دائم به خاطر ترفیع او بود 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید 
15. But he has a big black mark against him : his faith.
 [ترجمه گوگل]اما او یک نقطه سیاه بزرگ بر روی خود دارد: ایمان او 
[ترجمه ترگمان]اما یک علامت بزرگ سیاه بر علیه او دارد: ایمان او 
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید