black magic

/ˈblækˈmædʒɪk//blækˈmædʒɪk/

معنی: سحر، جادو
معانی دیگر: جادو، سحر

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: magic accomplished with evil intent or by satanic means; sorcery; witchcraft.
مشابه: sorcery

جمله های نمونه

1. People say of her that she uses black magic.
[ترجمه گوگل]مردم در مورد او می گویند که او از جادوی سیاه استفاده می کند
[ترجمه ترگمان]مردم به او می گویند که از جادوی سیاه استفاده می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. People found guilty of practising black magic were hanged.
[ترجمه گوگل]افرادی که به خاطر انجام جادوی سیاه گناهکار شناخته شدند به دار آویخته شدند
[ترجمه ترگمان]مردم گناهکار بودن جادوی سیاه را به دار زدند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. He was also alleged to have conducted black magic ceremonies.
[ترجمه گوگل]همچنین گفته می شد که او مراسم جادوی سیاه را برگزار می کرد
[ترجمه ترگمان]او همچنین ادعا شده بود که مراسم جادویی سیاه انجام داده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The poly now teaches black magic?
[ترجمه گوگل]پلی اکنون جادوی سیاه را آموزش می دهد؟
[ترجمه ترگمان]پلی که الان به جادوی سیاه یاد می ده؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Tracy Barrett, 20, stabbed black magic follower Ian Clark, 5 several times with six steak knives.
[ترجمه گوگل]تریسی بارت، 20 ساله، ایان کلارک، پیرو جادوی سیاه، 5 ساله را با شش چاقوی استیک چندین ضربه چاقو زد
[ترجمه ترگمان]تریسی برت، ۲۰، بیست و پنج بار با چاقوی جیبی شش تا چاقوی جیبی، ۵ بار به نام ایان کلارک، ۵ بار چاقو خورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Mystery, danger, and black magic combine in this gothic tale set in the early nineteenth century.
[ترجمه گوگل]رمز و راز، خطر و جادوی سیاه در این داستان گوتیک در اوایل قرن نوزدهم ترکیب شده است
[ترجمه ترگمان]راز، خطر و جادوی سیاه در این داستان گوتیک در اوایل قرن نوزدهم درهم آمیخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. They were odd, these charts, and more like black magic than business.
[ترجمه گوگل]این نمودارها عجیب بودند و بیشتر شبیه جادوی سیاه بودند تا تجارت
[ترجمه ترگمان]آن ها خیلی عجیب و غریب بودند، این charts و بیشتر شبیه جادوی سیاه از کار
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. So he put the black magic in a can - and Guinness recently sold its 100 millionth tin.
[ترجمه گوگل]بنابراین او جادوی سیاه را در یک قوطی قرار داد - و گینس اخیراً 100 میلیونمین قلع خود را فروخت
[ترجمه ترگمان]بنابراین او جادوی سیاه را در قوطی گذاشت - و به تازگی ۱۰۰ میلیون قوطی خود را فروخت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Plus, that old black magic.
[ترجمه گوگل]به علاوه، آن جادوی سیاه قدیمی
[ترجمه ترگمان]به علاوه، اون جادوی سیاه قدیمی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The Kirghiz are nominally Muslim, but superstition and black magic, especially worship of the snake god, control many.
[ترجمه گوگل]قرقیزها اسما مسلمان هستند، اما خرافات و جادوی سیاه، به ویژه پرستش خدای مار، کنترل بسیاری را در دست دارد
[ترجمه ترگمان]قرقیزی رسما مسلمان است، اما خرافات و جادوی سیاه، به ویژه پرستش خدای مار، بسیاری را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Some people divide magic into black magic and white magic.
[ترجمه گوگل]برخی افراد جادو را به جادوی سیاه و جادوی سفید تقسیم می کنند
[ترجمه ترگمان]بعضی از مردم جادو را به جادوی سیاه و جادوی سیاه تقسیم می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Black magic harms people, but white magic helps them.
[ترجمه گوگل]جادوی سیاه به مردم آسیب می رساند، اما جادوی سفید به آنها کمک می کند
[ترجمه ترگمان]جادوی سیاه به مردم صدمه می زند، اما جادوی سفید به آن ها کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Stimulative monetary policy is not black magic.
[ترجمه گوگل]سیاست پولی محرک جادوی سیاه نیست
[ترجمه ترگمان]سیاست پولی stimulative جادوی سیاه نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. It seems that some people still believe in sorcery and black magic.
[ترجمه گوگل]به نظر می رسد که برخی هنوز به جادو و جادوی سیاه اعتقاد دارند
[ترجمه ترگمان]به نظر می رسد بعضی از مردم هنوز به جادو و جادوی سیاه اعتقاد دارند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. So all concert-goers can sit back and enjoy plenty of Black magic this weekend.
[ترجمه گوگل]بنابراین همه تماشاگران کنسرت می توانند در آخر هفته بنشینند و از جادوی سیاه فراوان لذت ببرند
[ترجمه ترگمان]بنابراین همه goers می توانند بنشینند و از جادوی سیاه زیادی در آخر هفته لذت ببرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

سحر (اسم)
bewitchment, conjuration, dawn, charm, aurora, daydawn, dayspring, magic, witchcraft, enchantment, sorcery, black art, witchery, black magic, incantation, brightening, thaumaturgy, theurgy, wizardry

جادو (اسم)
conjuration, weird, talisman, spell, magic, enchantment, glamor, witchery, black magic, incantation, wizard, thaumaturgy, theurgy

انگلیسی به انگلیسی

• sorcery, witchcraft

پیشنهاد کاربران

جادوی شوم ، جادوی سیاه
Magic used for evil purposes
بنظرم درمورد این اصلاح ما بیشتر همون عمل دعانویسی استفاده میکنیم که عده ای معمولا با دعانویسی میخوان باعث آسیب رسوندن به سرنوشت شخص دیگری بشن که بنظرم سال های پیش تقریبا بین عده ای رواج داشتم ولی تویه شرایط کنونی خیلی کمتر دیده میشه.
Necromancy
غیبگویی، جادو
سحر سیاه - جادوی سیاه
جادوگری
افسونگری
سحر، جادو، جادوی سیاه
( توسل به ارواح شیطانی برای دستیابی به اهداف پلید و شیطانی )
magic involving the supposed invocation of evil spirits for evil purposes.
هو
جادوی سیاه یا جادویی که با توسل به شیاطین انجام میشود و در مقابل ان جادوی سفید هست. این امور بیشتر مربوط به قوم بنی اسراییل بوده که به جادوگری که عملی حرام در اسلام میباشد ، علاقمند هستند. حضرت سلیمان ( ع ) و دو فرشته هاروت وماروت ارتباط محتوایی با جادوگری دارند .

بپرس