1. The black box showed why the plane had crashed.
[ترجمه گوگل]جعبه سیاه دلیل سقوط هواپیما را نشان می داد
[ترجمه ترگمان]جعبه سیاه نشان می داد که چرا هواپیما سقوط کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جعبه سیاه نشان می داد که چرا هواپیما سقوط کرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They were part of the black box associated with high-flyer management development.
[ترجمه گوگل]آنها بخشی از جعبه سیاه مرتبط با توسعه مدیریت پرنده بودند
[ترجمه ترگمان]آن ها بخشی از جعبه سیاه مربوط به توسعه مدیریت بالای آگهی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها بخشی از جعبه سیاه مربوط به توسعه مدیریت بالای آگهی بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. A long black box passed at their feet.
[ترجمه گوگل]جعبه سیاه بلندی از جلوی پایشان رد شد
[ترجمه ترگمان]جعبه سیاه بلندی جلوی پای آن ها گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جعبه سیاه بلندی جلوی پای آن ها گذشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. But the congressional intelligence committees are like a black box. Things go in without anything coming out.
[ترجمه گوگل]اما کمیته های اطلاعاتی کنگره مانند جعبه سیاه هستند همه چیز بدون اینکه چیزی بیرون بیاید پیش می رود
[ترجمه ترگمان]اما کمیته امنیتی کنگره مانند یک جعبه سیاه است همه چی بدون هیچ مشکلی پیش میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما کمیته امنیتی کنگره مانند یک جعبه سیاه است همه چی بدون هیچ مشکلی پیش میره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The solid black box represents the ble resistance gene.
[ترجمه گوگل]جعبه سیاه جامد نشان دهنده ژن مقاومت ble است
[ترجمه ترگمان]جعبه سیاه محکم نشان دهنده یک ژن مقاوم در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جعبه سیاه محکم نشان دهنده یک ژن مقاوم در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. It was a small black box, rather like the Thing, mounted on little treads.
[ترجمه گوگل]این یک جعبه سیاه کوچک بود که بیشتر شبیه به چیز بود که روی آج های کوچک نصب شده بود
[ترجمه ترگمان]جعبه سیاه کوچکی بود که روی treads کوچک سوار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جعبه سیاه کوچکی بود که روی treads کوچک سوار شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. But the congressional intelligence committees are like a black box.
[ترجمه گوگل]اما کمیته های اطلاعاتی کنگره مانند جعبه سیاه هستند
[ترجمه ترگمان]اما کمیته های اطلاعاتی کنگره شبیه یک جعبه سیاه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اما کمیته های اطلاعاتی کنگره شبیه یک جعبه سیاه هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. There are four interacting systems within the organism's black box that enable it to function effectively.
[ترجمه گوگل]چهار سیستم برهم کنش درون جعبه سیاه ارگانیسم وجود دارد که آن را قادر می سازد تا به طور موثر عمل کند
[ترجمه ترگمان]چهار سیستم برهمکنش کننده در جعبه سیاه موجود وجود دارند که آن را قادر می سازند تا به طور موثر عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]چهار سیستم برهمکنش کننده در جعبه سیاه موجود وجود دارند که آن را قادر می سازند تا به طور موثر عمل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. New investigative techniques have opened up the black box of the brain and have begun to shed light on its inner workings.
[ترجمه گوگل]تکنیک های تحقیقاتی جدید جعبه سیاه مغز را باز کرده اند و شروع به روشن کردن عملکرد درونی آن کرده اند
[ترجمه ترگمان]تکنیک های تحقیقی جدید جعبه سیاه مغز را باز کرده و شروع به ریختن نور در کاره ای داخلی خود کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]تکنیک های تحقیقی جدید جعبه سیاه مغز را باز کرده و شروع به ریختن نور در کاره ای داخلی خود کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Claire jams the black box into her shoulder bag.
[ترجمه گوگل]کلر جعبه سیاه را به کیف شانه اش می چسباند
[ترجمه ترگمان] کلر جعبه سیاه رو توی کیفش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان] کلر جعبه سیاه رو توی کیفش گذاشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Accident investigators have found the black box flight recorder.
[ترجمه گوگل]بازرسان سانحه جعبه سیاه ضبط پرواز را پیدا کردند
[ترجمه ترگمان]investigators تصادفی جعبه سیاه رو پیدا کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]investigators تصادفی جعبه سیاه رو پیدا کردن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They're still looking for his black box.
[ترجمه گوگل]آنها همچنان به دنبال جعبه سیاه او هستند
[ترجمه ترگمان]آن ها هنوز دنبال جعبه سیاه او هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]آن ها هنوز دنبال جعبه سیاه او هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The briefcase-sized black box contained a keyword selection computer.
[ترجمه گوگل]جعبه سیاه به اندازه کیف حاوی یک کامپیوتر انتخاب کلمه کلیدی بود
[ترجمه ترگمان]جعبه سیاه با اندازه کیف حاوی یک کامپیوتر انتخاب کلید واژه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]جعبه سیاه با اندازه کیف حاوی یک کامپیوتر انتخاب کلید واژه بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. You know that indestructible black box that is used on airplanes?
[ترجمه گوگل]آیا جعبه سیاه غیرقابل تخریبی که در هواپیما استفاده می شود را می شناسید؟
[ترجمه ترگمان]اون جعبه سیاه و indestructible که روی هواپیماها استفاده می شه رو می دونی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]اون جعبه سیاه و indestructible که روی هواپیماها استفاده می شه رو می دونی؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید