1. He holds a black belt in karate.
[ترجمه گوگل]او در کاراته کمربند مشکی دارد
[ترجمه ترگمان] اون یه کمربند مشکی تو کاراته داره
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. She's a black belt in karate.
[ترجمه گوگل]او یک کمربند مشکی در کاراته است
[ترجمه ترگمان]او یک کمربند مشکی در کاراته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Murray is a judo black belt.
[ترجمه گوگل]موری یک کمربند سیاه جودو است
[ترجمه ترگمان]موری یک کمربند سیاه در جودو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. He's a black belt at karate.
[ترجمه گوگل]او یک کمربند مشکی در کاراته است
[ترجمه ترگمان]او یک کمربند مشکی در کاراته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. He's a black belt in judo.
[ترجمه گوگل]او یک کمربند مشکی در جودو است
[ترجمه ترگمان] اون یه کمربند مشکی تو جودو - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Sandy's a black belt in judo.
[ترجمه گوگل]سندی یک کمربند مشکی در جودو است
[ترجمه ترگمان]سندی \"یه کمربند مشکی تو judo\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I'll have you know I'm a black belt in judo.
[ترجمه گوگل]می دانم که من یک کمربند مشکی در جودو هستم
[ترجمه ترگمان]باید بدونی که من یه کمربند مشکی تو جودو هستم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Taekwondo black belt: the gold bars distinguish rank.
[ترجمه گوگل]کمربند مشکی تکواندو: شمش های طلا رتبه را متمایز می کند
[ترجمه ترگمان]کمربند مشکی تکواندو: میله طلایی، رتبه را تشخیص می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. She had successfully gained her own black belt four years previously.
[ترجمه گوگل]او چهار سال پیش با موفقیت کمربند مشکی خود را به دست آورده بود
[ترجمه ترگمان]او چهار سال پیش به طور موفقیت آمیز کمربند مشکی خود را به دست اورده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Taking any test requires commitment; the black belt test takes the most commitment of all.
[ترجمه گوگل]شرکت در هر آزمون مستلزم تعهد است تست کمربند سیاه بیشترین تعهد را از همه می گیرد
[ترجمه ترگمان]انجام هر تست نیاز به تعهد دارد؛ آزمون کمربند مشکی بیش ترین تعهد را به خود می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Mr Iqbal, 3 was a black belt judo expert but he was no match for Vernage's knife.
[ترجمه گوگل]آقای اقبال، 3، متخصص جودوی کمربند مشکی بود، اما با چاقوی ورنیج همخوانی نداشت
[ترجمه ترگمان]آقای اقبال ۳، یک متخصص جودو کمربند مشکی بود، اما با چاقوی Vernage کبریت نداشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Since then, Jason has earned a black belt and consistently medaled in a variety of Taekwondo tournaments.
[ترجمه گوگل]از آن زمان، جیسون کمربند مشکی را به دست آورده و به طور مداوم در مسابقات مختلف تکواندو مدال گرفته است
[ترجمه ترگمان]از آن زمان به بعد، جیسون (Jason)کمربند مشکی به دست آورد و به طور مداوم در مسابقات تکواندو زیادی شرکت کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. The Six Sigma Black Belt will demonstrate the ability to read a fault tree.
[ترجمه گوگل]کمربند سیاه شش سیگما توانایی خواندن درخت خطا را نشان می دهد
[ترجمه ترگمان]شش سیگما سیاه توانایی خواندن یک درخت مقصر را نشان خواهد داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. The Six Sigma Black Belt should be able to correctly apply EWMA charts to a process with serial correlation in the data.
[ترجمه گوگل]کمربند سیاه شش سیگما باید بتواند نمودارهای EWMA را به درستی در فرآیندی با همبستگی سریال در داده ها اعمال کند
[ترجمه ترگمان]شش سیگما سیاه باید بتواند به درستی نمودارهای EWMA را به یک فرآیند با همبستگی سریالی در داده ها اعمال کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید