1. Promoting a fund has become something of a black art.
[ترجمه گوگل]ترویج یک صندوق به چیزی شبیه یک هنر سیاه تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]ترویج یک صندوق به چیزی از هنر سیاه تبدیل شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. They obsess about it, the black art of stealing elections.
[ترجمه گوگل]آنها در مورد آن، هنر سیاه دزدی انتخابات، وسواس دارند
[ترجمه ترگمان]آن ها در این باره فکر می کنند، هنر سیاه دزدیدن انتخابات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. He also travels to black art galleries, black bookstores, even a black-owned florist shop.
[ترجمه گوگل]او همچنین به گالریهای هنر سیاه، کتابفروشیهای سیاهپوست، حتی یک مغازه گلفروشی سیاهپوست سفر میکند
[ترجمه ترگمان]او همچنین به گالری های هنری سیاه، bookstores سیاه، حتی یک مغازه گل فروشی سیاه پوست نیز سفر می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. And it's a kind of black art anyway - everyone did a bit differently.
[ترجمه گوگل]و به هر حال این نوعی هنر سیاه است - هر کس کمی متفاوت عمل کرد
[ترجمه ترگمان]و این نوعی هنر سیاه است - هر کسی کمی متفاوت عمل می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. We talk too much of black art when we should be talking about art, just art.
[ترجمه گوگل]ما بیش از حد از هنر سیاه صحبت می کنیم در حالی که باید در مورد هنر صحبت کنیم، فقط هنر
[ترجمه ترگمان]ما بیش از حد از هنر سیاه صحبت می کنیم که باید در مورد هنر صحبت کنیم، فقط هنر
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Ocean vista sales center demonstrated golden elite, black art, ancient-red, yellow simple model four-style theme and features green environment.
[ترجمه گوگل]مرکز فروش اوشن ویستا نخبگان طلایی، هنر سیاه، باستان-قرمز، زرد مدل ساده تم چهار سبک و ویژگی های محیط سبز را به نمایش گذاشت
[ترجمه ترگمان]مرکز فروش چشم انداز اقیانوس نمایش نخبگان طلا، هنر سیاه، مدل ساده زرد، مدل چهار سبک و ویژگی های محیط سبز را نشان داد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The black art is still practised among the primitive tribes in Africa.
[ترجمه گوگل]هنر سیاه هنوز در میان قبایل بدوی آفریقا رواج دارد
[ترجمه ترگمان]هنر سیاه هنوز در میان قبایل بدوی افریقا در حال انجام است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. The black art of race strategy is constantly evolving, but goes through particularly marked transitions when major rule changes are introduced.
[ترجمه گوگل]استراتژی هنر سیاه مسابقه به طور مداوم در حال تغییر است، اما با اعمال تغییرات عمده در قوانین، از طریق گذارهای مشخصی می گذرد
[ترجمه ترگمان]هنر سیاه استراتژی نژاد به طور مداوم در حال تحول است، اما به ویژه انتقال مشخص می شود که تغییرات عمده قانون معرفی می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The secrecy policy causes search engine technology black art and to be advertising oriented.
[ترجمه گوگل]خط مشی رازداری باعث می شود که فن آوری موتورهای جستجو، هنر سیاه و تبلیغات محور باشد
[ترجمه ترگمان]سیاست مخفی موجب می گردد که تکنولوژی جستجو تکنولوژی را سیاه کند و تبلیغ کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Estimation is still somewhat of a black art in software precisely because it's difficult to understand, and therefore analyze, this complex spider web of coupling and interaction.
[ترجمه گوگل]تخمین هنوز تا حدودی یک هنر سیاه در نرم افزار است، دقیقاً به این دلیل که درک، و بنابراین تجزیه و تحلیل، این تار عنکبوت پیچیده جفت شدن و تعامل دشوار است
[ترجمه ترگمان]تخمین هنوز تا حدودی یک هنر سیاه در نرم افزار است، به این دلیل که درک آن دشوار است، و به همین دلیل، این تار عنکبوتی پیچیده کوپلینگ و تعامل را تحلیل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Computer hacking is no longer the black art of computer geniuses.
[ترجمه گوگل]هک کامپیوتر دیگر هنر سیاه نوابغ کامپیوتری نیست
[ترجمه ترگمان]هک کردن کامپیوتری دیگر هنر سیاه نوابغ کامپیوتر نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. They have been a black art, where you needed some combination of PhDs to do anything useful beyond "press or say one. "
[ترجمه گوگل]آنها یک هنر سیاه بوده اند، جایی که شما به ترکیبی از دکترا برای انجام هر کار مفیدی فراتر از "فشار یا بگویید یکی" نیاز داشتید
[ترجمه ترگمان]آن ها یک هنر سیاه بوده اند، که در آن شما به ترکیبی از دکترا نیاز دارید تا هر کار مفیدی را انجام دهید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. They want it to continue being a black art.
[ترجمه گوگل]آنها میخواهند این هنر سیاه ادامه پیدا کند
[ترجمه ترگمان]آن ها می خواهند که این هنر به یک هنر سیاه تبدیل شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. However, recharging NiCad batteries is a black art.
[ترجمه گوگل]با این حال، شارژ باتری های NiCad یک هنر سیاه است
[ترجمه ترگمان]با این حال، شارژ باتری NiCad شارژ یک هنر سیاه است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Oh, second step, how black art thou!
[ترجمه گوگل]آه، قدم دوم، تو چقدر سیاهی!
[ترجمه ترگمان]اوه، یک قدم دوم، تو چه قدر بزرگ هستی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید