1. he promised not to blab
قول داد دهان لقی نکند.
2. She will be sure to blab and it will be all over the town in no time.
[ترجمه گوگل]او مطمئن خواهد شد که صدای بلند می کند و در کمترین زمان در سراسر شهر خواهد بود
[ترجمه ترگمان]او حتما به این موضوع پی خواهد برد و در تمام مدت شهر همه جا خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. Her mistake was to blab about their affair.
[ترجمه گوگل]اشتباه او این بود که در مورد رابطه آنها سخن گفت
[ترجمه ترگمان]اشتباه او این بود که درباره رابطه آن ها وراجی کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. You know she'll just blab all the secrets.
[ترجمه گوگل]شما می دانید که او فقط تمام رازها را فاش می کند
[ترجمه ترگمان]می دونی که اون همه رازهای رو فاش می کنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Don't blab this to anyone.
6. Who will open himself to a blab?
[ترجمه گوگل]چه کسی خود را به یک بلبل باز می کند؟
[ترجمه ترگمان]چه کسی خود را لو خواهد داد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. We never confided in her, because she would blab.
[ترجمه گوگل]ما هرگز به او اعتماد نکردیم، زیرا او می گفت
[ترجمه ترگمان]ما هیچ وقت به اون اعتماد نداشتیم، چون اون فضولی می کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. People who blab on their car phones operate in an altered state.
[ترجمه گوگل]افرادی که بر روی تلفن های ماشین خود صدایی می زنند در حالت تغییر یافته عمل می کنند
[ترجمه ترگمان]افرادی که در حال صحبت در مورد تلفن های همراه خود هستند در یک وضعیت تغییر یافته عمل می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. OK I'll tell you, but you'd better not blab!
[ترجمه گوگل]باشه بهت میگم ولی بهتره حرف نزنی!
[ترجمه ترگمان]بسیار خوب، به تو خواهم گفت، اما بهتر است فضولی نکنی!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. He wouldn't blab, even to close friends, about family problems.
[ترجمه گوگل]او حتی به دوستان نزدیک در مورد مشکلات خانوادگی فحش نمی داد
[ترجمه ترگمان]او حتی برای دوستان نزدیک هم حرف نزد و درباره مشکلات خانوادگی صحبت نمی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He blab bed my confidences to every one.
12. Those stories are false, just so much blab.
[ترجمه گوگل]آن داستانها دروغ هستند، فقط خیلی بیمعنی
[ترجمه ترگمان]این داستان ها دروغ و just
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. He that is a blab is a scab.
14. These stories are false, just so much blab.
[ترجمه گوگل]این داستانها دروغ هستند، فقط خیلی بیمعنی
[ترجمه ترگمان]این داستان ها دروغ و just
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید