bitter end

/ˈbɪtərˈend//ˈbɪtərend/

(گیاه شناسی) مانیوک تلخ (manihot esculenta که از برگ های زهرین آن آهارمانیوک می سازند)، (کشتیرانی) ته طناب یا کابل (که در عرشه ی کشتی به جایی بند باشد)، اخرین پریشانی، انتهای درد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: the end or conclusion of an unpleasant process, situation, or activity (usu. prec. by the).
مشابه: catastrophe

- She needed her diploma so she worked hard until the bitter end.
[ترجمه گوگل] او به دیپلم خود نیاز داشت، بنابراین تا پایان تلخ سخت کار کرد
[ترجمه ترگمان] او diploma را لازم داشت تا تا پایان تلخ کار کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

(2) تعریف: death (usu. prec. by the).

- He held a grudge against his brother even to the bitter end.
[ترجمه گوگل] او از برادرش حتی تا پایان تلخ کینه داشت
[ترجمه ترگمان] حتی نسبت به برادرش کینه به دل گرفته بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. They were prepared to fight to the bitter end for their rights.
[ترجمه گوگل]آنها آماده بودند تا برای حقوق خود تا آخر مبارزه کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها آماده مبارزه با پایان تلخ حقوق خود بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. We will fight this court case to the bitter end.
[ترجمه گوگل]ما با این پرونده قضایی تا پایان تلخ مبارزه خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]ما با این پرونده دادگاهی تا پایان تلخ مبارزه خواهیم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The guerrillas would fight to the bitter end, he said, in order to achieve their main goal.
[ترجمه گوگل]او گفت که چریک ها تا پایان تلخ مبارزه خواهند کرد تا به هدف اصلی خود برسند
[ترجمه ترگمان]او گفت که ستیزه جویان برای رسیدن به هدف اصلی خود مبارزه خواهند کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Do I intend to campaign to the bitter end?
[ترجمه گوگل]آیا قصد دارم تا پایان تلخ مبارزات انتخاباتی کنم؟
[ترجمه ترگمان]من قصد دارم تا پایان تلخ مبارزه کنم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Hereford left it to the bitter end to secure their 1-1 draw.
[ترجمه گوگل]هرفورد کار را به پایان تلخ واگذار کرد تا تساوی 1-1 خود را تضمین کند
[ترجمه ترگمان]Hereford آن را به پایان تلخ left تا تساوی ۱ - ۱ خود را تضمین کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He would fight my case to the bitter end, he vowed.
[ترجمه گوگل]او نذر کرد که او با پرونده من تا پایان تلخ مبارزه خواهد کرد
[ترجمه ترگمان]باخود عهد کرد که تا پایان تلخ با من مبارزه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. I stayed to the bitter end.
[ترجمه گوگل]تا آخر تلخ ماندم
[ترجمه ترگمان]تا پایان تلخی ماندم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. They vowed to fight to the bitter end to stop it.
[ترجمه گوگل]آنها عهد کردند که برای جلوگیری از آن تا پایان تلخ مبارزه کنند
[ترجمه ترگمان]آن ها قول دادند که با پایان تلخ مبارزه کنند تا جلوی آن را بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Let's fight to the bitter end.
[ترجمه گوگل]بیایید تا پایان تلخ بجنگیم
[ترجمه ترگمان]بیا تا پایان تلخ مبارزه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. He was determined to fight to the bitter end.
[ترجمه گوگل]او مصمم بود تا پایان تلخ مبارزه کند
[ترجمه ترگمان]مصمم بود که تا پایان تلخ مبارزه کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Victory or defeat, we shall fight to the bitter end.
[ترجمه گوگل]پیروزی یا شکست، تا پایان تلخ مبارزه خواهیم کرد
[ترجمه ترگمان]پیروزی یا شکست باید تا پایان تلخ مبارزه کنیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The small resistance group were determined to fight bitter end to free their country from occupation.
[ترجمه گوگل]گروه کوچک مقاومت مصمم به مبارزه با پایان تلخ برای رهایی کشور خود از اشغال بودند
[ترجمه ترگمان]گروه مقاومت کوچک مصمم به مبارزه با پایان تلخ برای آزاد کردن کشور خود از اشغال بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. They fought to the bitter end.
[ترجمه گوگل]آنها تا پایان تلخ جنگیدند
[ترجمه ترگمان]برای پایان تلخ مبارزه می کردند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Employees have vowed to fight the closure to the bitter end .
[ترجمه گوگل]کارمندان قول داده اند که تا پایان تلخ با بسته شدن مبارزه کنند
[ترجمه ترگمان]کارکنان قول داده اند که تا پایان تلخ با این بسته مبارزه کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• final completion of something (especially something that is potentially very painful or unpleasant)

پیشنهاد کاربران

آخرین نفس
they'll fight to the bitter end.
آنها تا آخرین نفس خواهند جنگید.
تا دم مرگ
تا دم مرگ، تا آخر ، به هر قیمتی شده
( Bitter End ) [اصطلاح دریانوردی]بخشی از طناب مهار یا کابل لنگر که در داخل کشتی واقع است

بپرس