biter

/ˈbaɪtər//biter/

معنی: نیش زن یا گازگیر
معانی دیگر: نیش زن یا گازگیر

جمله های نمونه

1. Great barkers are no biters.
[ترجمه گوگل]پارس های بزرگ گزنده نیستند
[ترجمه ترگمان] barkers بزرگ زامبی ها نیستن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. The puffers are notorious biters and pickers and if placed with other fishes should be given plenty of room.
[ترجمه گوگل]پفک ها گزنده و جمع کننده بدنام هستند و اگر در کنار ماهی های دیگر قرار گیرند باید فضای زیادی به آنها داده شود
[ترجمه ترگمان]puffers، biters و pickers مشهور هستند و اگر با ماهی های دیگر هم باشند باید به اندازه کافی جا داشته باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The two teams are in nail - biter. Neither has been able to take a commanding lead.
[ترجمه گوگل]دو تیم در میخ - تلخ هستند هیچ کدام نتوانسته رهبری فرماندهی را در دست بگیرد
[ترجمه ترگمان]دو تیم در nail هستند هیچ کدام از این دو موفق نبوده اند که رهبری را بر عهده بگیرند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. This is a case of the biter bit with a vengeance.
[ترجمه گوگل]این یک مورد از بیت تلخ با یک انتقام است
[ترجمه ترگمان] این یه پرونده زامبی ها با یه انتقامش هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. This ia a case the biter bit, we must learned a lot from the chastening experience.
[ترجمه گوگل]این یک مورد تلخ است، ما باید از تجربه تنبیهی چیزهای زیادی یاد بگیریم
[ترجمه ترگمان]این یک مورد ia است، ما باید چیزهای زیادی از تجربه chastening یاد بگیریم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. That monkey is a biter.
[ترجمه گوگل]اون میمون تلخه
[ترجمه ترگمان]اون میمون هم زامبی - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The Biter is sometimes Bit.
[ترجمه گوگل]تلخ گاهی اوقات بیت است
[ترجمه ترگمان]The بعضی وقت ها به کار گرفته می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. The biter is bitten.
[ترجمه گوگل]گزنده گزیده شده است
[ترجمه ترگمان]زامبی ها گاز گرفته شدن
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. A half of biter, please.
[ترجمه گوگل]نیمی از تلخ لطفا
[ترجمه ترگمان]یه نصفه زامبی لطفا
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. But before you rush off and spend your savings on a weaver or crib biter, think ahead.
[ترجمه گوگل]اما قبل از اینکه عجله کنید و پس انداز خود را برای بافنده یا گهواره خرج کنید، از قبل فکر کنید
[ترجمه ترگمان]اما قبل از اینکه عجله کنید و پس انداز خود را صرف یک بافنده و یا گهواره کودک کنید، به پیش فکر کنید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. And I was in love with Joey McIntyre, along with every other self - respecting ankle - biter.
[ترجمه گوگل]و من عاشق جوی مک اینتایر بودم، همراه با هر مچ پا که به خود احترام می گذاشت
[ترجمه ترگمان]و من عاشق \"جوئی جنت مک اینتایر\" بودم همراه بقیه زامبی های other
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. If I had been, I would have set my signet on the biter.
[ترجمه گوگل]اگر بودم، مهرم را روی گزنده می گذاشتم
[ترجمه ترگمان]اگر هم بودم، I را روی گاز می گذاشتم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

نیش زن یا گازگیر (اسم)
biter

انگلیسی به انگلیسی

• one who bites (as in a dog); swindler, fraud (archaic)

پیشنهاد کاربران

دوست گرامی تلخ میشه bitter
Biter منظور پرخاشگر تر خطرناکتر وحشی تر هست ) در مورد حیوان دیدم بکار برده شده (
در مزه ها منظور تلخ مزه است

بپرس