• (1)تعریف: to be unsuccessful or defeated; fail decisively.
• (2)تعریف: to die, as in battle.
جمله های نمونه
1. The cavalry commander predicted that many Sioux would bite the dust if they attacked the fort.
[ترجمه فاطمه؛)] فرمانده سواره نظام پیشبینی کرده بود که اگر به قلعه حمله کنند بسیاری از سرخپوستان بومی آمریکا کشته خواهند شد.
|
[ترجمه گوگل]فرمانده سواره نظام پیش بینی کرد که بسیاری از سیوها اگر به قلعه حمله کنند، گرد و غبار را گاز خواهند گرفت [ترجمه ترگمان]فرمانده سواره نظام پیش بینی کرده بود که اگر به دژ حمله کنند، بسیاری از Sioux گرد و غبار را گاز می گیرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Thousands of small businesses bite the dust every year.
[ترجمه ملیحه] هزاران شرکت کوچک هرساله از بین می روند
|
[ترجمه گوگل]هزاران کسب و کار کوچک هر سال گرد و غبار را گاز می گیرند [ترجمه ترگمان]هزاران شرکت کوچک هر ساله گرد و غبار را گاز می گیرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. They bite the dust with lead in their bellies.
[ترجمه فرزانه] اون ها بسختی تحمل میکنن
|
[ترجمه محمد تبريزی] آنها با سرب داخل شکمهایشان رنج بسیار زیادی را متحمل می شوند.
|
[ترجمه گوگل]گرد و غبار را با سرب در شکم خود گاز می گیرند [ترجمه ترگمان]آن ها گرد و خاک را با سرب زیر شکم خود گاز می گیرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. Half of all new restaurants bite the dust in the first year.
[ترجمه محمد تبريزی] نیمی از رستوران های تازه تأسیس در سال اول به فنا می روند.
|
[ترجمه گوگل]نیمی از رستوران های جدید در سال اول گرد و غبار را گاز می گیرند [ترجمه ترگمان]نیمی از رستوران های جدید در سال اول گرد و غبار را گاز می گیرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. One more promising career at Ford would bite the dust.
[ترجمه محمد تبريزی] این ادعا موجب شده شغل تدریس متحمل سختی بسیار شود.
|
[ترجمه گوگل]یک شغل امیدوارکننده دیگر در فورد گرد و غبار را گاز میگیرد [ترجمه ترگمان]یک شغل نویدبخش دیگر در فورد، گرد و غبار را گاز می گرفت [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The allegation has caused one lecturer's career to bite the dust.
[ترجمه گوگل]این ادعا باعث شده است که شغل یک مدرس گرد و غبار را گاز بگیرد [ترجمه ترگمان]این اتهام باعث شده است که یک استاد کار گرد و غبار را گاز بگیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. I hope it doesn't bite the dust before payday.
[ترجمه فرزانه] امیدوارم قبل از پرداخت نمیره
|
[ترجمه گوگل]امیدوارم قبل از روز حقوق گرد و غبار را نیش نزند [ترجمه ترگمان]امیدوارم قبل از پرداخت پول، گرد و خاک را گاز نگیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In the combat we made our enemy bite the dust.
[ترجمه فرزانه] در جنگ ما دشمنان خود را نابود کردیم
|
[ترجمه گوگل]در نبرد ما دشمنمان را مجبور به گاز گرفتن خاک کردیم [ترجمه ترگمان]در جنگ، ما دشمن خود را با خاک یک سان کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. Does another mathematical program bite the dust?
[ترجمه فرزانه] ایا برنامه ریاضی دیگری کارنمیکند؟
|
[ترجمه گوگل]آیا برنامه ریاضی دیگری گرد و غبار را گاز می گیرد؟ [ترجمه ترگمان]آیا یک برنامه ریاضی دیگر گرد و غبار را گاز می گیرد؟ [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Everyone will eventually bite the dust.
[ترجمه فرزانه] همه درنهایت میمیرن
|
[ترجمه محمد تبريزی] هرکسی بالاخره در زندگی متحمل رنج و سختی خواهد شد.
|
[ترجمه گوگل]همه در نهایت گرد و غبار را گاز خواهند گرفت [ترجمه ترگمان] همه بالاخره گرد و غبار رو گاز میگیرن [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. He is too young to bite the dust.
[ترجمه فرزانه] اون برای مردن جوان بود
|
[ترجمه گوگل]او خیلی جوان است که نمی تواند گرد و غبار را گاز بگیرد [ترجمه ترگمان]او آنقدر جوان است که بتواند گرد و خاک را گاز بگیرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. The finale of Unforgiven is as much a tragedy for the survivors as for those who bite the dust.
[ترجمه فرزانه] پایان unforgiven به همه اندازه برای بازماندگان تراژدی هست که برای مردگان هست
|
[ترجمه گوگل]فینال Unforgiven برای بازماندگان به همان اندازه که برای کسانی که گرد و غبار را گاز می گیرند یک تراژدی است [ترجمه ترگمان]قسمت پایانی of ها به اندازه آن هایی که گرد و غبار را گاز می گیرند یک تراژدی برای بازماندگان است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. China's mandarins are clearly not insusceptible to economic sense, and individual projects could bite the dust.
[ترجمه گوگل]نارنگی های چین به وضوح از نظر اقتصادی غیرقابل تحمل نیستند و پروژه های فردی می توانند گرد و غبار را نیش بزنند [ترجمه ترگمان]اقتصاد چین به وضوح به معنای اقتصادی نیست و پروژه های فردی می توانند گرد و غبار را گاز بگیرند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. And be not slow in turning your back on it, unless you want to bite the dust in bitter defeat.
[ترجمه گوگل]و در پشت كردن آن كند مباش، مگر آنكه بخواهى غبار را در شكستى تلخ گاز بزنى [ترجمه ترگمان]و اگر بخواهی با شکست تلخی غبار را گاز بگیری، آرام نخواهد شد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
انگلیسی به انگلیسی
• die; fail
پیشنهاد کاربران
به خاک سیاه نشستن
مُردن کشته شدن
نفله شدن
گور به گور شدن ( در ال وقتی میخوایم بگیم کسی مرده و از مرگش هم خوشحال هستیم این اصطلاح رو بکار می بریم )
به خاک و خون کشیده شدن، در خون غلطیدن
زمین خوردن
شکست خوردن، مردن
به ته خط رسیدن
شکست خوردن ، نابود شدن ، به فنا رفتن، خراب شدن ( در مورد ماشین آلات و. . . )