1. The lobster bisque is rich and almost overly creamy.
[ترجمه گوگل]بیسکوی خرچنگ غنی و تقریباً بیش از حد خامه ای است
[ترجمه ترگمان]خرچنگ دریایی خرچنگ دریایی غنی و تقریبا بسیار خامه ای است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. The food is modern American: roasted butternut squash bisque, lobster lasagne, bay scallop risotto.
[ترجمه گوگل]غذای مدرن آمریکایی است: بیسکوی کدو حلوایی بو داده، لازانیا خرچنگ، ریزوتو گوش ماهی خلیج
[ترجمه ترگمان]این غذا یک آمریکایی مدرن است: butternut squash اسکواش، خرچنگ دریایی کبابی، صدف اسکالوپ، ریزوتو
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. I am fixing the inner shape of the bisque.
[ترجمه گوگل]شکل داخلی بیسکو را درست می کنم
[ترجمه ترگمان]من دارم شکل داخلی of را تعمیر می کنم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. An electric pottery kiln bisque firing is the first firing before glazing.
[ترجمه گوگل]پخت بیسکوی کوره برقی سفال اولین پخت قبل از لعاب است
[ترجمه ترگمان]کوره الکتریکی در کوره آتش اولین پرتاب قبل از لعاب دادن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Crab Salad with Avacado and Bisque Jelly.
[ترجمه گوگل]سالاد خرچنگ با آواکادو و ژله بیسکو
[ترجمه ترگمان]سالاد خرچنگ و Avacado ژله ای
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. All right, two foie gras, one tartare, two bisque and a goat cheese.
[ترجمه گوگل]بسیار خوب، دو فویا گراس، یک تارتار، دو بیسکو و یک پنیر بز
[ترجمه ترگمان]خیلی خب، دوتا foie، یه tartare، دوتا سوپ و یه پنیر بز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. Wish you can benefit from our online sentence dictionary and make progress every day!
[ترجمه گوگل]ای کاش می توانید از فرهنگ لغت جملات آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه ترگمان]ای کاش شما می توانید از فرهنگ لغت آنلاین ما بهره مند شوید و هر روز پیشرفت کنید!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. When she received the broken bisque doll, she experimented for two years before she was able to repair it.
[ترجمه گوگل]هنگامی که او عروسک شکسته را دریافت کرد، قبل از اینکه بتواند آن را تعمیر کند، دو سال آزمایش کرد
[ترجمه ترگمان]وقتی عروسک bisque را دریافت کرد، دو سال قبل از اینکه بتواند آن را ترمیم کند آزمایش کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. There were smaller numbers of bisque dolls made in other countries, including the United States, but most notably France, which had supported a luxury doll industry over the previous half-century.
[ترجمه گوگل]تعداد کمتری از عروسکهای بیسکو در کشورهای دیگر از جمله ایالات متحده ساخته میشد، اما مهمترین آن فرانسه بود که از صنعت عروسکهای لوکس در نیم قرن گذشته حمایت میکرد
[ترجمه ترگمان]تعداد کمتری از عروسک های bisque موجود در کشورهای دیگر از جمله آمریکا وجود داشت، اما مهم ترین آن ها فرانسه بود که در نیم قرن گذشته از یک صنعت عروسکی لوکس حمایت کرده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. Learn about bisque ware pieces with tips from a master potter in this free ceramics video.
[ترجمه گوگل]در این ویدیوی رایگان سرامیک با نکاتی از یک استاد سفالگر با قطعات ظروف بیسکو آشنا شوید
[ترجمه ترگمان]درباره قطعات bisque با نکاتی از یک کوزه گر ماهر در این ویدئوی رایگان سرامیک یاد بگیرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. Daniel, if you pat the bisque like that.
[ترجمه گوگل]دانیال، اگر اینطوری دستی به بیسک بزنی
[ترجمه ترگمان] دنیل \"اگه با این سوپ دست بزنی\"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Bisque clause: Clause in loan agreement that entitles a Borrower to postpone payments of interest and principal for limited periods of time in Balance of payments difficulties.
[ترجمه گوگل]بند Bisque: بند در قرارداد وام که به وام گیرنده این حق را می دهد که پرداخت سود و اصل سرمایه را برای دوره های زمانی محدودی در مشکلات تراز پرداخت ها به تعویق بیندازد
[ترجمه ترگمان]بند bisque: بند در قرارداد وام که وام گیرنده را مجاز می کند پرداخت بهره را به تعویق بیاندازد و برای دوره های محدود در تعادل پرداخت ها را کاهش دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. Lobster is used variously, for example in soup, bisque or lobster rolls.
[ترجمه گوگل]خرچنگ به طور مختلفی استفاده می شود، به عنوان مثال در سوپ، بیسکو یا رول خرچنگ
[ترجمه ترگمان]صدف خرچنگ برای مثال در سوپ، صدف یا رول خرچنگ دریایی به کار می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. In keeping with the lobster theme, rich, creamy Maine lobster bisque appears, also available with a touch of sherry.
[ترجمه گوگل]مطابق با تم خرچنگ، بیسکوی خرچنگ غنی و خامهای مین ظاهر میشود که با کمی شری نیز موجود است
[ترجمه ترگمان]در این رستوران با موضوع خرچنگ دریایی، خرچنگ دریایی بسیار خامه ای، کرم خرچنگ دریایی کرم رنگ ظاهر می شود که با تماسی از شری در دسترس است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. Another method is to fire the ware initially to a low temperature, a bisque fire ; then apply the glaze and mature the body and glaze together at a higher temperature.
[ترجمه گوگل]روش دیگر این است که ظروف را در ابتدا تا دمای پایین آتش بزنید سپس لعاب را بمالید و بدنه و لعاب را با هم در دمای بالاتری بالغ کنید
[ترجمه ترگمان]یک روش دیگر آتش زدن محصولات در ابتدا تا دمای پایین، یک آتش bisque است؛ سپس مواد را به کار می اندازد و بدن و لعاب را در دمای بالاتر به هم متصل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید