bismarck

/ˈbɪzˌmɑːrk//ˈbɪzˌmɑːk/

اتوفن بیسمارک (صدراعظم امپراطوری آلمان - معروف به صدر اعظم آهنین iron chancellor)

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the capital of North Dakota.

جمله های نمونه

1. bismarck was the architect of modern germany
بیسمارک بنیانگزار آلمان نوین بود.

2. Bismarck, otherwise known as 'the Iron Chancellor'
[ترجمه گوگل]بیسمارک، که به عنوان "صدر اعظم آهنین" شناخته می شود
[ترجمه ترگمان]در غیر این صورت بیسمارک به عنوان صدراعظم آهنین شناخته می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Gladstone did so in his electioneering, Bismarck in his use of the press.
[ترجمه گوگل]گلادستون در انتخابات خود و بیسمارک در استفاده از مطبوعات این کار را انجام داد
[ترجمه ترگمان]Gladstone این کار را در انتخابات خود انجام داد، بیسمارک در استفاده از مطبوعات
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bismarck followed it up by putting out a feeler to Great Britain, but nothing came of it.
[ترجمه گوگل]بیسمارک با فرستادن یک حسگر به بریتانیای کبیر آن را دنبال کرد، اما چیزی از آن حاصل نشد
[ترجمه ترگمان]در پی آن، بیسمارک به دنبال آن، feeler را به بریتانیا معرفی کرد، ولی هیچ چیز از آن بیرون نیامد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Bismarck, who saw in Waldersee a serious rival, disliked this development, but was powerless to reverse it.
[ترجمه گوگل]بیسمارک که در Waldersee رقیب جدی می‌دید، از این تحول خوشش نمی‌آمد، اما در معکوس کردن آن ناتوان بود
[ترجمه ترگمان]بیسمارک که رقیب جدی را در Waldersee دیده بود از این پیشرفت ناخشنود بود، اما یارای آن را نداشت که آن را معکوس کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Bismarck successfully called the liberals' bluff by taking advantage of Prussia's undeveloped constitutionalism.
[ترجمه گوگل]بیسمارک با بهره گیری از مشروطیت توسعه نیافته پروس، با موفقیت بلوف لیبرال ها را نامید
[ترجمه ترگمان]بیسمارک به طور موفقیت آمیزی آزادیخواهان را با بهره گیری از حکومت مشروطه پروس، با موفقیت به آن بلوف زد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Bismarck used two issues to divide the liberals and unite his new majority: protectionism and the suppression of the Social Democrats.
[ترجمه گوگل]بیسمارک از دو موضوع برای ایجاد تفرقه بین لیبرال ها و متحد کردن اکثریت جدید خود استفاده کرد: حمایت گرایی و سرکوب سوسیال دموکرات ها
[ترجمه ترگمان]بیسمارک به منظور تقسیم لیبرال ها و متحد ساختن اکثریت جدید خود: حمایت از تولیدات داخلی و سرکوب سوسیال دموکرات ها از دو مساله استفاده کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Bismarck was right to distrust the cities as breeders of socialism, but wrong to exaggerate the danger.
[ترجمه گوگل]بیسمارک حق داشت که به شهرها به عنوان پرورش دهندگان سوسیالیسم بی اعتماد بود، اما در بزرگنمایی خطر اشتباه کرد
[ترجمه ترگمان]بیسمارک حق داشت به شهرها به عنوان پرورش دهندگان سوسیالیسم بدگمان باشد، اما در معرض خطر اغراق در خطر قرار داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Once Bismarck had gone, there was a great fragmentation of power and responsibility.
[ترجمه گوگل]زمانی که بیسمارک رفت، قدرت و مسئولیت زیادی به وجود آمد
[ترجمه ترگمان]زمانی که بیسمارک به آنجا رفته بود، قدرت و مسئولیت عظیمی به وجود آمد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Bismarck must indeed have been impressed by this example of family loyalty.
[ترجمه گوگل]بیسمارک باید واقعاً تحت تأثیر این نمونه از وفاداری خانوادگی قرار گرفته باشد
[ترجمه ترگمان]در واقع بیسمارک تحت تاثیر این نمونه از وفاداری خانوادگی قرار گرفته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The consequences are best described by Bismarck himself.
[ترجمه گوگل]پیامدها را خود بیسمارک به بهترین نحو توصیف کرده است
[ترجمه ترگمان]خود بیسمارک به بهترین وجهی توصیف می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. The Sheffield gained contact with the Bismarck and henceforth held her for sure.
[ترجمه گوگل]شفیلد با بیسمارک تماس گرفت و از این پس او را مطمئن نگه داشت
[ترجمه ترگمان]شفیلد تماس خود را با بیسمارک به دست آورد و از آن به بعد او را به سوی خود نگه داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. This is something which German Chancellor Otto von Bismarck understood in relation to the structure of competing military alliances prevalent prior to World War I.
[ترجمه گوگل]این چیزی است که اوتو فون بیسمارک صدراعظم آلمان در رابطه با ساختار اتحادهای نظامی رقیب رایج قبل از جنگ جهانی اول فهمید
[ترجمه ترگمان]این چیزی است که صدراعظم آلمان، اتو فون بیسمارک در رابطه با ساختار اتحادهای نظامی رقابتی که پیش از جنگ جهانی اول رایج بود، درک شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. WHEN Otto von Bismarck introduced the first pension for workers over 70 in 188 the life expectancy of a Prussian was 4
[ترجمه گوگل]زمانی که اتو فون بیسمارک اولین مستمری را برای کارگران بالای 70 سال در سال 188 معرفی کرد، امید به زندگی یک پروسیایی 4 سال بود
[ترجمه ترگمان]وقتی که اتو فون بیسمارک نخستین مستمری بازنشستگی را در سال ۱۸۸ به دست آورد، امید به زندگی یک پرو سی ۴ برابر شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. Following the German victory, Bismarck held an historic meeting at Versailles, near Paris.
[ترجمه گوگل]پس از پیروزی آلمان، بیسمارک یک نشست تاریخی در ورسای، نزدیک پاریس برگزار کرد
[ترجمه ترگمان]پس از پیروزی آلمان، بیسمارک یک جلسه تاریخی در ورسای در نزدیکی پاریس برگزار کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• capital of north dakota (usa); family name; otto von bismarck (1815-1898), german statesman; german style doughnut filled with jelly; (slang used in northern usa) jelly doughnut; (slang used in central usa) ring of fried dough; black velvet, cocktail drink made with champagne and stout

پیشنهاد کاربران

بپرس