birthplace

/ˈbɜːrθˌples//ˈbɜːθpleɪs/

معنی: مولد، زادگاه، محل تولد، زادبوم، موطن، تولدگاه
معانی دیگر: خاستگاه، منشا، مبدا، سرچشمه، آغازگاه

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the place of birth or origin, of a person or of an idea, movement, or the like.
مشابه: matrix

جمله های نمونه

1.
زادگاه

2. my parents' birthplace is kashan
زادگاه والدینم کاشان است.

3. palestine is the birthplace of christianity
فلسطین آغازگاه مذهب مسیحیت است.

4. the second chapter describes his birthplace
فصل دوم،زادگاه او را شرح می دهد.

5. Tintagel Castle, the reputed birthplace of King Arthur, is being excavated professionally for the first time in more than 50 years.
[ترجمه گوگل]قلعه Tintagel، زادگاه مشهور پادشاه آرتور، برای اولین بار در بیش از 50 سال گذشته به طور حرفه ای کاوش می شود
[ترجمه ترگمان]قلعه Tintagel، زادگاه مشهور آرتور آرتور، برای اولین بار در بیش از ۵۰ سال به طور حرفه ای حفاری شده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. England is the birthplace of the modern novel.
[ترجمه گوگل]انگلستان زادگاه رمان مدرن است
[ترجمه ترگمان]انگلستان محل تولد رمان مدرن است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It was based on Faulkner's own birthplace of Oxford County.
[ترجمه گوگل]این بر اساس زادگاه خود فاکنر در شهرستان آکسفورد بود
[ترجمه ترگمان]این شهر زادگاه خودش در شهرستان اکسفورد است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. New Orleans is the birthplace of jazz.
[ترجمه گوگل]نیواورلئان زادگاه جاز است
[ترجمه ترگمان]نیواورلئان محل تولد جاز است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. His birthplace is Washington, but he lives in San Francisco.
[ترجمه گوگل]محل تولد او واشنگتن است، اما در سانفرانسیسکو زندگی می کند
[ترجمه ترگمان]زادگاه او واشینگتن است، اما او در سان فرانسیسکو زندگی می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. How far is your present home from your birthplace?-
[ترجمه گوگل]خانه فعلی شما چقدر با زادگاهتان فاصله دارد؟
[ترجمه ترگمان]حال your از کجا تا اینجا فاصله داره؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Strasbourg was also the birthplace of the modest first Calvinist psalter in 153
[ترجمه گوگل]استراسبورگ همچنین زادگاه اولین مزمور ساده کالوینیست در سال 153 بود
[ترجمه ترگمان]استراسبورگ همچنین محل تولد اولین کالونی modest در ۱۵۳ کشور بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Walden Pond has been called the birthplace of modern environmentalism.
[ترجمه گوگل]برکه والدن را زادگاه محیط زیست گرایی مدرن می نامند
[ترجمه ترگمان] والدن آبگیر زادگاه environmentalism مدرن نامیده می شود \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Assisi Best known as the birthplace of St Francis, the ancient city of Assisi has a wonderful magical quality.
[ترجمه گوگل]آسیزی که بیشتر به عنوان زادگاه سنت فرانسیس شناخته می شود، شهر باستانی آسیسی دارای کیفیت جادویی شگفت انگیزی است
[ترجمه ترگمان]Assisi که به عنوان زادگاه سنت فرانسیس شناخته می شود، شهر باستانی Assisi کیفیت جادویی فوق العاده ای دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Mozart's birthplace is Salzburg.
[ترجمه گوگل]زادگاه موتزارت سالزبورگ است
[ترجمه ترگمان]محل تولد (موتزارت)(موتزارت)است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

مولد (اسم)
begetter, generator, producer, generatrix, birthplace, time of birth

زادگاه (اسم)
birthplace, provenance

محل تولد (اسم)
birthplace, place of birth

زادبوم (اسم)
birthplace

موطن (اسم)
home, birthplace, matrix, motherland, fatherland

تولدگاه (اسم)
birthplace

تخصصی

[زمین شناسی] زادبوم ،محل تولد یا جایی که شخص در آن زاده شده

انگلیسی به انگلیسی

• place of birth or origin
your birthplace is the place where you were born.
the birthplace of something is the place where it began or originated.

پیشنهاد کاربران

خانه پدری
مهد ، خاستگاه
France is the birthplace of Democracy
محل تولد

بپرس