birthmark

/ˈbɜːrθˌmɑːrk//ˈbɜːθmɑːk/

معنی: خال مادر زادی، علامت ماه گرفتگی بر بدن
معانی دیگر: لکه یا ماه گرفتگی مادرزادی، خال یالکه مولودی

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a mark or mole on the skin present from birth.

جمله های نمونه

1. Joanne had a small dark birthmark near her hairline.
[ترجمه گوگل]جوآن یک خال کوچک تیره در نزدیکی خط موهایش داشت
[ترجمه ترگمان]جوان خال سیاه کوچکی نزدیک موی سرش داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. He has a purplish birthmark on his cheek.
[ترجمه گوگل]او یک خال مادرزادی ارغوانی روی گونه خود دارد
[ترجمه ترگمان]روی گونه او خال کبودی روی گونه دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. She has a red birthmark on her face.
[ترجمه گوگل]او یک خال قرمز رنگ روی صورتش دارد
[ترجمه ترگمان]روی صورتش خال سرخی دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Paul had a birthmark on his left cheek.
[ترجمه گوگل]پل روی گونه چپش یک خال مادرزادی داشت
[ترجمه ترگمان]پل روی گونه چپش خال مادرزادی داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Did he have a birthmark there?
[ترجمه گوگل]آیا او آنجا خال مادرزادی داشت؟
[ترجمه ترگمان]خال خال داشت؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. He had a star-shaped birthmark, and so was pronounced lucky.
[ترجمه گوگل]او یک خال مادرزادی به شکل ستاره داشت و به همین دلیل خوش شانس بود
[ترجمه ترگمان]او یک خال ستاره ای شکل داشت و بنابراین آن را خوش شانس تلفظ کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. The police identified the girl from a birthmark on her leg.
[ترجمه گوگل]پلیس این دختر را از روی خال مادرزادی روی پایش شناسایی کرد
[ترجمه ترگمان]پلیس دختر را از یک خال روی پای خود شناسایی کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. You like a beer, sweet thing with a birthmark?
[ترجمه گوگل]شما یک آبجو، چیز شیرین با خال مادرزادی را دوست دارید؟
[ترجمه ترگمان]آبجو دوست داری، یه چیز شیرین کوچولو؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Scar tissue all right; a birthmark she'd had removed in early teens in case it turned malignant.
[ترجمه گوگل]بافت اسکار خوب است خال مادرزادی که در اوایل نوجوانی در صورت بدخیم شدن آن را از بین برده بود
[ترجمه ترگمان]زخم روی جا به جا مانده بود، یک خال مادرزادی بود که در اواخر نوجوانی از او جدا شده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. If that were the birthmark of genius, he said, genius would be a drug in the market.
[ترجمه گوگل]او گفت که اگر این نشانه نبوغ بود، نبوغ یک دارو در بازار بود
[ترجمه ترگمان]گفت: اگر این نشانه نبوغ است، نبوغ در بازار مواد مخدر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. What how has red birthmark treated is fast? Can be you treated over?
[ترجمه گوگل]خال قرمز چگونه سریع درمان می شود؟ آیا می توان درمان کرد؟
[ترجمه ترگمان]چه طور خال قرمزی که درمان شده است سریع است؟ آیا شما می توانید درمان کنید؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Birthmark: Unusual mark or Blemish on the skin at Birth.
[ترجمه گوگل]علامت مادرزادی: علامت یا لک غیرمعمول روی پوست هنگام تولد
[ترجمه ترگمان]birthmark: علامت غیر معمول و یا blemish روی پوست در هنگام تولد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. How birthmark of purify chunk cyan?
[ترجمه گوگل]چگونه علامت مادرزادی خالص فیروزه ای تکه؟
[ترجمه ترگمان]این چه لکه نور برای purify است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Is the formation of darling birthmark caught with the marcel when be pregnant hair concern?
[ترجمه گوگل]آیا تشکیل خال مادرزادی عزیزم با مارسل در هنگام بارداری نگران است؟
[ترجمه ترگمان]آیا تشکیل خال زاده عزیزم با the زمانی که موهای باردار دارند، به دام می افتد؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. There is a birthmark on his left leg.
[ترجمه گوگل]روی پای چپ او یک خال مادرزادی وجود دارد
[ترجمه ترگمان]یه خال مادرزادی روی پای چپش هست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

خال مادرزادی (اسم)
birthmark, naevus, mother's mark

علامت ماه گرفتگی بر بدن (اسم)
birthmark

انگلیسی به انگلیسی

• mark on the skin which is present at birth
a birthmark is a mark on someone's skin that has been there since they were born.

پیشنهاد کاربران

خال مادرزادی، یا ماه گرفتگی یک اختلال مادرزادی، بی نظمی خوش خیمی بر روی پوست است که در زمان تولد یا در مدت کوتاهی پس از تولد، معمولاً در ماه اول ظاهر می شود. آنها می توانند در هر نقطه بر روی پوست رخ دهند.
...
[مشاهده متن کامل]
خالهای مادرزادی توسط رشد بیش از حد عروق خونی، ملانوسیت ها، ماهیچه صاف، چربی، فیبروبلاست ها، یا کراتینوسیت ها ایجاد می شود.

birthmarkbirthmark
خال مادرزادی
ماه گرفتگی - لکه یا خال مادرزادی

بپرس