birthday

/ˈbɜːrθˌde//ˈbɜːθdeɪ/

معنی: زادروز، جشن تولد
معانی دیگر: روز تولد، جشن زاد روز، میلاد

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the calendar day and month of one's birth, which is often celebrated as it occurs every year, or the day of the inception of something such as a nation.

- Her birthday is June 5, and we're going to have a big party for her.
[ترجمه یلدا] روز تولد او ۵ژوئن هست و ما قرار است یک مهمانی بزرگ داشته باشیم
|
[ترجمه گوگل] تولد او 5 ژوئن است و ما یک جشن بزرگ برای او خواهیم گرفت
[ترجمه ترگمان] روز تولدش ۵ ژوئن است و ما می خواهیم یک مهمانی بزرگ برای او داشته باشیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
- There are always fireworks to celebrate the nation's birthday.
[ترجمه گوگل] همیشه آتش بازی برای جشن تولد ملت وجود دارد
[ترجمه ترگمان] همیشه آتش بازی برای جشن تولد ملت برپا می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. birthday card
کارت تولد

2. a birthday card usually has a sentiment like "happy birthday" on it
کارت زادروز معمولا حاوی چنین درودی است: "تولدت مبارک "

3. a birthday gift
هدیه ی تولد

4. a birthday party
مهمانی زاد روز،جشن تولد

5. a perfect birthday party
یک جشن تولد عالی

6. her fiftieth birthday
پنجاهمین زاد روز او

7. my eightieth birthday
هشتادمین زاد روز من

8. our leader's birthday
زاد روز رهبر ما

9. in one's birthday suit
(عامیانه) لخت،عریان

10. i mailed her a birthday card
یک کارت تولد برایش پست کردم.

11. the celebration of ferdowsi's birthday
بزرگداشت زاد روز فردوسی

12. there were fireworks on his birthday
روز تولدش آتش بازی بود.

13. a roast honoring bob hope's ninetieth birthday
مهمانی دوستانه به افتخار نود سالگی بوب هوپ

14. sherry baked a cake for my birthday
شری کیکی برای تولد من پخت.

15. he invited all and sundry to his birthday
برای روز تولدش همه را از بزرگ و کوچک دعوت کرد.

16. the date of his death corresponds with my birthday
تاریخ مرگ او با زادروز من مقارن است.

17. my grandson, brian, had crayoned his name on my birthday card
نوه ام برایان نام خود را با مداد شمعی روی کارت تولدم نوشته بود.

18. two days after her birthday, i sent her a belated birthday card
دو روز پس از زاد روزش کارت تبریک دیر شده ی خود را فرستادم.

19. Happy birthday to him who has made life so meaningful for me!
[ترجمه گوگل]تولدت مبارک به کسی که زندگی را برای من معنادار کرده است!
[ترجمه ترگمان]تولدم مبارک که زندگی را برایم بی معنی کرده!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

20. When's your birthday? --It's May 24th.
[ترجمه گوگل]تولدت کی هست؟ - 24 مه است
[ترجمه ترگمان]تولدت کی بود؟ بیست و چهارم ماه مه -
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

21. Please accept my small gift for your birthday. It is a tiny token of thoughts and friendship. A very,very happy birthday!
[ترجمه گوگل]لطفا هدیه کوچک من را برای تولد خود بپذیرید این نشانه کوچکی از افکار و دوستی است تولدت خیلی خیلی مبارک
[ترجمه ترگمان]لطفا کادوی کوچولوی من برای تولدت رو قبول کن این نشانه کوچکی از افکار و دوستی است تولدت مبارک!
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

22. I feel awful about forgetting her birthday.
[ترجمه گوگل]از اینکه روز تولدش را فراموش کردم احساس وحشتناکی دارم
[ترجمه ترگمان]در مورد فراموش کردن تولدش احساس بدی دارم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

23. Congratulations and warmest wishes for your birthday and every day.
[ترجمه گوگل]تبریک و بهترین آرزوها برای تولد شما و هر روز
[ترجمه ترگمان]تبریک و گرم ترین آرزو برای تولدت و هر روز
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

24. Happy birthday to my husband. Time elapse so quickly,but my love for you grows fonder. I want to tell you on this special day that your love makes my life complete.
[ترجمه گوگل]تولد شوهرم مبارک زمان خیلی زود می گذرد، اما عشق من به تو بیشتر می شود من می خواهم در این روز خاص به شما بگویم که عشق شما زندگی من را کامل می کند
[ترجمه ترگمان] تولدم مبارک باشه زمان به سرعت سپری شد، اما عشق من به تو بیشتر می شود میخوام در این روز خاص بهت بگم که عشق تو زندگیم رو کامل میکنه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

25. Happy birthday to an attractive,intellectual,sophisticated and all round splendid person.
[ترجمه گوگل]تولد یک فرد جذاب، روشنفکر، پیچیده و همه جانبه باشکوه مبارک
[ترجمه ترگمان]تولدت مبارک، جذاب، روشنفکر، و همه چیز با شکوهی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

26. He was in Kansas to celebrate his 74th birthday .
[ترجمه گوگل]او برای جشن تولد 74 سالگی خود در کانزاس بود
[ترجمه ترگمان]او در کانزاس بود تا جشن تولدش را جشن بگیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

27. Happy birthday,and may this day be a special one to always remember.
[ترجمه گوگل]تولدت مبارک، و امیدوارم این روز یک روز خاص باشد که همیشه به یاد داشته باشید
[ترجمه ترگمان]تولدت مبارک، و ممکنه این روز یه روز خاص باشه که همیشه یادت باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

28. A little birthday wish just to let know how much I care about you. May you seek all the best that the world has to give. May you never stop learning for as long as you live.
[ترجمه گوگل]یه تبریک تولد کوچولو فقط برای اینکه بفهمم چقدر بهت اهمیت میدم باشد که به دنبال بهترین چیزهایی باشید که دنیا باید بدهد باشد که تا زمانی که زنده هستید هرگز از یادگیری دست نکشید
[ترجمه ترگمان]یک روز جشن تولد، فقط برای این که بدانید چقدر به شما اهمیت می دهم شاید شما در جستجوی تمام بهترین ها باشید که جهان باید بدهد می توانید تا زمانی که زنده هستید از یادگیری دست بردارید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

زادروز (اسم)
birthday

جشن تولد (اسم)
birthday

انگلیسی به انگلیسی

• day of birth, day of nativity
your birthday is the anniversary of the date on which you were born.

پیشنهاد کاربران

تولد
مثال: We celebrated her birthday with a surprise party.
ما تولد او را با یک مهمانی غافلگیرانه جشن گرفتیم.
*آموزش زبانهای انگلیسی، ترکی استانبولی و اسپانیایی
We go to the in june beach
are you sure your birthday is november 13, 2021 and you are 0 years old?
سالگرد تولد
his eleventy - first birthday
یکصدو یازدهمین سالگرد تولدش
سالگره. [ گ ِ رِه ْ ] ( اِ مرکب ) روز شروع سال نو از عمر طبیعی و در این روز جشن هم کنند خاصه سلاطین و امرا. ( آنندراج ) :
گشت چون رشته ٔ عمرم کوتاه
معنی سالگره دانستم.
ملا طاهر غنی ( از آنندراج ) .
...
[مشاهده متن کامل]

و این تسمیه برای آن است که رشته ای باشد که هر سال از عمر مولود بر آن گره میزنند تا سالهای عمر بدان معلوم شود. ( آنندراج ) . روز تولد، ریسمانی که در هر سال تولد گره بر آن زنند و از تعداد گره های ریسمان میتوان بسن مولود پی برد. ( اشتینگاس ص 642 ) .

روز تولد و روز متولد
روز به دنیا امدن
روز متولد شدن
روز جشن تولد
After a few years, you still remember my father birthday
I love you so much my love
بعد از چند سالها هنوز هم تولد پدرم یادته
خیلی دوست دارم عشقم
روز تولد
زادروز
متضادش death day به معنای مرگ روز

بپرس