birth relationship

پیشنهاد کاربران

🔸 معادل فارسی:
رابطه ی نسبی/ رابطه ی زیستی / نسبت خونی / پیوند نسبی
در زبان حقوقی و خانوادگی:
اشاره به رابطه ای که از طریق تولد یا پیوند زیستی بین افراد برقرار شده—مثل رابطه ی والد - فرزند، خواهر - برادر، یا سایر نسبت های خونی
...
[مشاهده متن کامل]

________________________________________
🔸 تعریف ها:
1. ** ( زیستی – خانوادگی ) :**
رابطه ای که از طریق تولد طبیعی بین افراد شکل گرفته، مثل رابطه ی مادر با فرزند یا خواهر با برادر
مثال: The birth relationship between the siblings was confirmed through DNA testing.
رابطه ی نسبی بین خواهر و برادر از طریق آزمایش DNA تأیید شد.
2. ** ( حقوقی – اثبات نسب ) :**
در پرونده های حقوقی، برای اثبات نسبت خونی یا تعیین سرپرستی، اصطلاح *birth relationship* به کار می رود
مثال: The court recognized the birth relationship for custody purposes.
دادگاه رابطه ی نسبی را برای تعیین حضانت به رسمیت شناخت.
3. ** ( اجتماعی – تمایز با رابطه ی قانونی ) :**
در مقابل رابطه ی قانونی ( مثل فرزندخواندگی ) ، *birth relationship* به رابطه ی زیستی اشاره دارد
مثال: She has both a birth relationship and an adoptive relationship with different parents.
او هم رابطه ی نسبی و هم رابطه ی فرزندخواندگی با والدین مختلف دارد.
________________________________________
🔸 مترادف ها:
biological connection – blood relation – genetic tie – natural kinship – familial bond