اسم ( noun )مشتقات: bird-watcher (n.)• : تعریف: the pastime or hobby of observing and identifying birds in the wild.
پرنده پایی ( استفاده شده در کتاب حق مادر زاد، نشر نو، چاپ اول ۱۴۰۰، ص. ۱۱۵ )bird watching ( گردشگری و جهانگردی ) واژه مصوب: پرندهنگریتعریف: تماشای پرندگان به قصد تفریح یا اهداف علمیتماشای پرندگان در زیستگاه طبیعی خودشان ( به منظور تفریح ) ، پرنده بینیدیدن پرندگانتماشای پرندگان+ عکس و لینک