bird watcher

جمله های نمونه

1. Fifteen thousand bird watchers visit annually.
[ترجمه گوگل]سالانه پانزده هزار پرنده نظاره گر بازدید می کنند
[ترجمه ترگمان]سالانه پانزده هزار پرنده از آن بازدید می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. A small party of bird watchers rounded a bend in the path fifty yards away and I beckoned them to hurry.
[ترجمه گوگل]گروه کوچکی از تماشاگران پرنده، پیچی در مسیر پنجاه یاردی دورتر چرخیدند و من به آنها اشاره کردم که عجله کنند
[ترجمه ترگمان]یک دسته پرنده کوچک در جاده پنجاه یارد دور شدند و من به آن ها اشاره کردم که عجله کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. And bird watchers find quiet places to spot a heron or woodpecker.
[ترجمه گوگل]و تماشاگران پرنده مکان‌های آرامی را برای دیدن حواصیل یا دارکوب پیدا می‌کنند
[ترجمه ترگمان]و مراقبان پرنده مکان های ساکت پیدا می کنند تا حواصیل یا دارکوب را تشخیص دهند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Bird watchers would thoroughly enjoy the unvisited lake at Carambolim, from which you can just see the spires of old Goa.
[ترجمه گوگل]تماشاگران پرنده به طور کامل از دریاچه بازدید نشده در Carambolim لذت می برند، که از آنجا فقط می توانید مناره های قدیمی گوا را ببینید
[ترجمه ترگمان]مراقبان پرنده به طور کامل از دریاچه unvisited در Carambolim لذت می برند که از آنجا می توانید مناره های گوآ قدیمی را ببینید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Read in studio Bird watchers are travelling from miles around to view the latest addition to a clifftop nest.
[ترجمه گوگل]در استودیو بخوانید تماشاگران پرنده از کیلومترها دورتر سفر می‌کنند تا آخرین لانه‌های اضافه شده در بالای صخره را مشاهده کنند
[ترجمه ترگمان]در استودیو پرورش پرندگان بخوانید که از کیلومترها اطراف برای دیدن آخرین addition به لانه clifftop سفر می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I became a bird watcher in Orkney.
[ترجمه گوگل]من در اورکنی یک پرنده نگر شدم
[ترجمه ترگمان]من به یک نگهبان پرنده در جزایر \"اورکنی\" تبدیل شدم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. It's the early bird watcher that catches the best bird song.
[ترجمه گوگل]این پرنده نگر اولیه است که بهترین آواز پرندگان را می گیرد
[ترجمه ترگمان]آن یک ناظر اولیه پرنده است که بهترین آهنگ پرندگان را می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Joe is an avid bird watcher.
[ترجمه گوگل]جو یک تماشاگر مشتاق پرنده است
[ترجمه ترگمان]جو یک نگهبان حریص است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Rachel Carson was a scientist and a bird watcher.
[ترجمه گوگل]ریچل کارسون یک دانشمند و یک ناظر پرندگان بود
[ترجمه ترگمان]ریچل کار سن یک دانشمند و یک نگهبان پرنده بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Joe is an avid bird watcher. He has always been fascinated by our fine feathered friends.
[ترجمه گوگل]جو یک تماشاگر مشتاق پرنده است او همیشه مجذوب دوستان پر خوب ما بوده است
[ترجمه ترگمان]جو یک نگهبان حریص است او همیشه شیفته دوستان fine ما بوده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. Imagine the bird watcher who spots a rare woodpecker and immediately buries his nose in his bird ID handbook to confirm the find.
[ترجمه گوگل]تماشاگر پرنده ای را تصور کنید که دارکوب کمیاب را می بیند و بلافاصله بینی خود را در دفترچه راهنمای شناسه پرنده خود فرو می کند تا پیدایش را تأیید کند
[ترجمه ترگمان]یک نگهبان پرنده را تصور کنید که یک دارکوب نادر را می بیند و فورا بینی خود را در راهنمای شناسه پرنده پنهان می کند تا این کشف را تایید کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Teddy: Well you know he's a keen bird watcher don't you?
[ترجمه گوگل]تدی: خوب شما می دانید که او یک تماشاگر پرنده مشتاق است، نه؟
[ترجمه ترگمان]تدی: خوب، شما می دانید که او یک bird تیز است، مگر نه؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The bird watcher has been looking for the first robin to appear in the spring.
[ترجمه گوگل]پرنده نگر به دنبال اولین رابین است که در بهار ظاهر می شود
[ترجمه ترگمان]ناظر پرنده به دنبال اولین robin است که در بهار ظاهر می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• a bird watcher is someone whose hobby is watching and studying wild birds in their natural surroundings.
birder, one who observes or studies birds in their natural environment, person who birds

پیشنهاد کاربران

پرنده شناس تفننی. پرنده شناس آماتور
مثال:
a keen bird - watcher
یک پرنده شناس آماتور مشتاق و علاقه مند
( عامیانه )
هیز/ چشم چرون.
مرغدار
مرد هیز
bird watcher ( گردشگری و جهانگردی )
واژه مصوب: پرنده‏نگر
تعریف: شخصی که به قصد تفریح یا اهداف علمی پرندگان را زیر نظر می گیرد
پرنده نگر
بازدید کننده
چشم چران

بپرس