bird of passage

/ˈbɜːrdəvˈpæsədʒ//bɜːdəvˈpæsɪdʒ/

پرنده ی مهاجر، پرنده ی گشتگر، مره مهاجر، شخص مهاجر و خانه بدوش

بررسی کلمه

اسم ( noun )
(1) تعریف: a bird that migrates.

(2) تعریف: (informal) a person who does not stay long in one place.

جمله های نمونه

1. Most of these emigrants were birds of passage who returned to Spain after a relatively short stay.
[ترجمه گوگل]بیشتر این مهاجران پرندگان رهگذری بودند که پس از اقامت نسبتاً کوتاهی به اسپانیا بازگشتند
[ترجمه ترگمان]بیشتر این مهاجران، پرندگانی هستند که پس از اقامتی کوتاه به اسپانیا بازگشتند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. At present the organization has to rely on young, inexperienced graduates who are usually birds of passage.
[ترجمه گوگل]در حال حاضر سازمان باید به فارغ التحصیلان جوان و بی تجربه که معمولاً پرندگان گذر هستند تکیه کند
[ترجمه ترگمان]در حال حاضر، سازمان باید بر فارغ التحصیلان جوان و بی تجربه تکیه کند که معمولا پرندگانی هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. You can't find him, he is a bird of passage.
[ترجمه گوگل]شما نمی توانید او را پیدا کنید، او یک پرنده گذر است
[ترجمه ترگمان]تو نمی توانی او را پیدا کنی، او یک پرنده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. He was a bird of passage until he married and bought a house.
[ترجمه گوگل]او یک پرنده بود تا اینکه ازدواج کرد و خانه ای خرید
[ترجمه ترگمان]تا زمانی که ازدواج کرد و خانه ای خرید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Which one of the birds is the bird of passage?
[ترجمه گوگل]کدام یک از پرندگان پرنده رهگذر است؟
[ترجمه ترگمان]کدام یک از پرندگان پرنده of است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. I'm a bird of passage, dah-ling, just flitting through.
[ترجمه گوگل]من یک پرنده گذر هستم، داه لینگ، فقط در حال پرواز هستم
[ترجمه ترگمان]من یک پرنده راهرو هستم، لینگ، فقط از بین می رود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Andrew left for Madrid again yesterday - he's a regular bird of passage.
[ترجمه گوگل]اندرو دیروز دوباره به مادرید رفت - او یک پرنده معمولی است
[ترجمه ترگمان]اندرو دیروز دوباره به مادرید رفت - او یک پرنده معمولی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. He left for Rome again yesterday. He is usually a bird of passage.
[ترجمه گوگل]دیروز دوباره راهی رم شد او معمولاً یک پرنده گذر است
[ترجمه ترگمان]دیروز او رم را ترک کرد او معمولا پرنده ای در راهرو است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• nomadic bird, wandering bird; temporary tenant, temporary resident

پیشنهاد کاربران

بپرس