biotechnology

/ˌbaɪoʊtekˈnɒlədʒi//ˌbaɪəʊtekˈnɒlədʒi/

تکنولوژی زیستی، زیست فنوری، فن آوری زیستی، بیوتکنولژی (biotech هم می گویند)، ان قسمت از مباحک فنی که مربوط به اعمال قواعد زیست شناسی درانسان وماشین الات است

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: the science that uses very small living things to make things such as medicine.

- Scientists use biotechnology to invent new antibiotics.
[ترجمه گوگل] دانشمندان از بیوتکنولوژی برای اختراع آنتی بیوتیک های جدید استفاده می کنند
[ترجمه ترگمان] دانشمندان از بیوتکنولوژی برای اختراع آنتی بیوتیک های جدید استفاده می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

جمله های نمونه

1. The government decided to encourage industries based on biotechnology.
[ترجمه گوگل]دولت تصمیم گرفت صنایع مبتنی بر بیوتکنولوژی را تشویق کند
[ترجمه ترگمان]دولت تصمیم گرفت صنایع را بر پایه بیوتکنولوژی تشویق کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. She has a Master's in biotechnology.
[ترجمه گوگل]او فوق لیسانس بیوتکنولوژی دارد
[ترجمه ترگمان] اون استاد \"biotechnology\" - ه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The companies are pouring trillions of yen into biotechnology research, especially for pharmaceuticals and new seeds.
[ترجمه گوگل]این شرکت‌ها تریلیون‌ها ین را برای تحقیقات بیوتکنولوژی، به‌ویژه برای داروسازی و دانه‌های جدید، سرازیر می‌کنند
[ترجمه ترگمان]این شرکت ها به خصوص برای داروها و بذرهای جدید، trillions ین ین را به تحقیقات بیوتکنولوژی می ریزند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. US companies lead the world in biotechnology.
[ترجمه گوگل]شرکت های آمریکایی در زمینه بیوتکنولوژی پیشتاز جهان هستند
[ترجمه ترگمان]شرکت های آمریکایی جهان را در بیوتکنولوژی هدایت می کنند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. He was a pioneer in the field of biotechnology.
[ترجمه گوگل]او در زمینه بیوتکنولوژی پیشرو بود
[ترجمه ترگمان]او یک پیشگام در زمینه بیوتکنولوژی بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. On balance biotechnology should be good news for developing countries.
[ترجمه گوگل]بیوتکنولوژی در تعادل باید خبر خوبی برای کشورهای در حال توسعه باشد
[ترجمه ترگمان]در زمینه تعادل بیوتکنولوژی باید اخبار خوبی برای کشورهای در حال توسعه باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Today it might be computers or biotechnology.
[ترجمه گوگل]امروزه ممکن است کامپیوتر یا بیوتکنولوژی باشد
[ترجمه ترگمان]امروزه ممکن است کامپیوترها یا بیوتکنولوژی باشند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Recent advances in biotechnology have raised serious moral questions.
[ترجمه گوگل]پیشرفت های اخیر در بیوتکنولوژی سوالات اخلاقی جدی را مطرح کرده است
[ترجمه ترگمان]پیشرفت های اخیر در بیوتکنولوژی سوالات اخلاقی جدی را مطرح کرده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Human Genome Sciences gain boosted shares of other biotechnology companies, many of which are based in southern Maryland.
[ترجمه گوگل]Human Genome Sciences سهام بیشتری از سایر شرکت‌های بیوتکنولوژی به دست می‌آورد که بسیاری از آنها در جنوب مریلند مستقر هستند
[ترجمه ترگمان]علوم انسانی نیز سهام سایر شرکت های بیوتکنولوژی را افزایش داد که بسیاری از آن ها در جنوب مریلند مستقر هستند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Like microelectronics, biotechnology is one of those unique, so called generic, technologies which cut across traditional boundaries between industrial sectors.
[ترجمه گوگل]مانند میکروالکترونیک، بیوتکنولوژی یکی از آن فناوری‌های منحصربه‌فرد و به اصطلاح عمومی است که مرزهای سنتی بین بخش‌های صنعتی را قطع می‌کند
[ترجمه ترگمان]مانند میکرو الکترونیک، بیوتکنولوژی یکی از ویژگی های منحصر به فرد است، به اصطلاح عمومی، که مرزه ای سنتی بین بخش های صنعتی را میان بر می زند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. With biotechnology, says Young, it will be possible to double and triple production on land already under cultivation.
[ترجمه گوگل]یانگ می‌گوید با بیوتکنولوژی، می‌توان تولید را در زمین‌هایی که از قبل زیر کشت می‌رود، دو و سه برابر کرد
[ترجمه ترگمان]یانگ می گوید که با بیوتکنولوژی، تولید سه و سه برابر زمین در حال حاضر در زیر کشت امکان پذیر خواهد بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Many millions of dollars have flooded into new biotechnology companies in pursuit of interferon and other potential moneyspinners.
[ترجمه گوگل]میلیون‌ها دلار به دنبال اینترفرون و دیگر عوامل بالقوه پول‌ریسنگ به شرکت‌های بیوتکنولوژی جدید سرازیر شده است
[ترجمه ترگمان]میلیون ها دلار به شرکت های بیوتکنولوژی جدید در جستجوی اینترفرون و دیگر moneyspinners های بالقوه هجوم آورده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Biotechnology can enable the early detection of some viral infections.
[ترجمه گوگل]بیوتکنولوژی می تواند تشخیص زودهنگام برخی از عفونت های ویروسی را امکان پذیر کند
[ترجمه ترگمان]بیوتکنولوژی می تواند تشخیص زودهنگام برخی عفونت های ویروسی را ممکن سازد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Biotechnology is controlled by a handful of seed, agrochemical and pharmaceutical corporations whose proprietary products are designed primarily for Northern markets.
[ترجمه گوگل]بیوتکنولوژی توسط تعداد انگشت شماری از شرکت‌های بذر، مواد شیمیایی کشاورزی و دارویی کنترل می‌شود که محصولات انحصاری آنها عمدتاً برای بازارهای شمالی طراحی شده‌اند
[ترجمه ترگمان]بیوتکنولوژی با مشتی بذر، agrochemical و شرکت های داروسازی کنترل می شود که محصولات اختصاصی آن ها اصولا برای بازارهای شمالی طراحی شده اند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

15. The college biology department has diversified by adding new courses in biotechnology.
[ترجمه گوگل]بخش زیست شناسی کالج با افزودن دوره های جدید در بیوتکنولوژی متنوع شده است
[ترجمه ترگمان]دپارتمان بیولوژی این دانشکده با افزودن دوره های جدید در بیوتکنولوژی، تنوع یافته است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[معدن] بیوتکنولوژی (عمومی فرآوری)

انگلیسی به انگلیسی

• application of biological knowledge to industrial needs
biotechnology is the use of living parts, such as cells or bacteria, in industry and technology.

پیشنهاد کاربران

زیست فناوری
مثال:
the field of biotechnology
یک زمینه و تخصص برای زیست فناوری
�فن� نوعی مهارت در بکار بردن کارها در کنار همدیگر است. کسی که مهارت در کاری دارد فنی گفته میشود. واژه � کاری� را هم میتوان برای فن بکار برد.
بیوتکنولوژی را میتوان زیست کاری نامید.
برگردان �فن� همان ساخت ، ساخته ، ساختمند ، ساختش بر وزن ورزش هم هست.
برای بیو تکنولوژی میتوان زیست ساختش هم بکار برد.
زیست فناوری
biotechnology ( زیست شناسی - ژن شناسی و زیست فنّاوری )
واژه مصوب: زیست فنّاوری
تعریف: دست ورزی ( manipulation ) و استفاده از ریزاندامگان ها در تولید محصولات مورد نیاز انسان
بیوتکنولوژی

زیست‎تروند
زیرا فن واژه ای تازی است
فنآوری زیستی

بپرس