biostatistics


(بخشی از زیست سنجی یا biometrics که با آمار مربوط به انسان و بهداشت سر و کار دارد) زیست آمار، آمار زیستی

جمله های نمونه

1. Although an individual can earn a BS in Biostatistics at a number of well respected college campuses, this is just the beginning.
[ترجمه گوگل]اگرچه یک فرد می تواند مدرک لیسانس آمار زیستی را در تعدادی از پردیس های کالج معتبر کسب کند، این فقط شروع است
[ترجمه ترگمان]اگر چه یک فرد می تواند در Biostatistics در تعدادی از دانشگاه های بسیار معتبر، یک BS را به دست آورد، این تنها شروع است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. As a specialist in the field of biostatistics, there are many opportunities to work in a medical research job or to be part of a team that is conducting epidemiological disease studies.
[ترجمه گوگل]به عنوان یک متخصص در زمینه آمار زیستی، فرصت‌های زیادی برای کار در یک شغل تحقیقاتی پزشکی یا عضویت در تیمی که در حال انجام مطالعات اپیدمیولوژیک بیماری هستند وجود دارد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک متخصص در زمینه biostatistics، فرصت های زیادی برای کار در یک شغل تحقیقاتی پزشکی یا بخشی از تیمی وجود دارد که مطالعات بیماری های واگیردار را انجام می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. The Tutorials in Biostatistics have become a very popular feature of the prestigious Wiley journal, Statistics in Medicine (SIM).
[ترجمه گوگل]آموزش آمار زیستی به یکی از ویژگی های بسیار محبوب مجله معتبر Wiley، آمار در پزشکی (SIM) تبدیل شده است
[ترجمه ترگمان]برنامه آموزشی در Biostatistics یک ویژگی بسیار محبوب از مجله مشهور Wiley، آمار در پزشکی (SIM)می باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Biostatistics focuses on the application of statistics to biomedical data.
[ترجمه گوگل]آمار زیستی بر کاربرد آمار در داده های زیست پزشکی تمرکز دارد
[ترجمه ترگمان]Biostatistics بر کاربرد آمار داده های زیستی تمرکز دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Even so, Professor Sheila Bird of the MRC's biostatistics unit and the Royal Statistical Society, sounds a cautious note.
[ترجمه گوگل]با این حال، پروفسور شیلا برد از واحد آمار زیستی MRC و انجمن آماری سلطنتی، هشداری محتاطانه به گوش می‌دهد
[ترجمه ترگمان]حتی با وجود این، پروفسور شیلا پرنده از واحد biostatistics MRC و انجمن سلطنتی آمار، یک یادداشت محتاطانه به نظر می رسد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Biostatistics is a job field in which college students are instructed in the proper ways of applying statistical research and techniques to solve problems.
[ترجمه گوگل]آمار زیستی یک رشته شغلی است که در آن به دانشجویان راه های مناسب به کارگیری تحقیقات آماری و تکنیک های حل مسائل آموزش داده می شود
[ترجمه ترگمان]Biostatistics یک حوزه کاری است که در آن دانشجویان کالج به روش های مناسب برای استفاده از تحقیقات و تکنیک های آماری جهت حل مشکلات آموزش داده می شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Biostatistics can be defined as the science of data reduction methods, variability and populations, in the field of medicine and biomedical science.
[ترجمه گوگل]آمار زیستی را می‌توان علم روش‌های کاهش داده‌ها، تنوع و جمعیت‌ها در حوزه پزشکی و علوم زیست پزشکی تعریف کرد
[ترجمه ترگمان]Biostatistics می تواند به عنوان علم روش های کاهش داده، تغییرپذیری و جمعیت ها در حوزه پزشکی و علوم پزشکی تعریف شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Teaching biostatistics and epidemiology in a postgraduate medical institution: are we going in the right direction?
[ترجمه گوگل]آموزش آمار زیستی و اپیدمیولوژی در یک موسسه پزشکی تحصیلات تکمیلی: آیا در مسیر درستی هستیم؟
[ترجمه ترگمان]آموزش biostatistics و امراض مسری در یک موسسه پزشکی عالی: آیا ما در مسیر درست حرکت می کنیم؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Master degree in Biostatistics, Statistics, Mathematics, Applied Mathematics, and Computer Programming or above requirement is preferable.
[ترجمه گوگل]مدرک کارشناسی ارشد در آمار زیستی، آمار، ریاضیات، ریاضیات کاربردی و برنامه نویسی کامپیوتر و یا بالاتر از نیاز ترجیح داده می شود
[ترجمه ترگمان]درجه کارشناسی ارشد در ریاضیات، آمار، ریاضیات، ریاضیات کاربردی، و برنامه نویسی کامپیوتر یا نیازمندی های بالاتر ترجیح داده می شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. Conclusions Most residents in this study lacked the knowledge in biostatistics needed to interpret many of the results in published clinical research.
[ترجمه گوگل]نتیجه گیری اکثر ساکنان در این مطالعه فاقد دانش آمار زیستی مورد نیاز برای تفسیر بسیاری از نتایج در تحقیقات بالینی منتشر شده بودند
[ترجمه ترگمان]نتیجه گیری اکثر ساکنان این مطالعه فاقد دانش لازم برای تفسیر بسیاری از نتایج در تحقیقات بالینی منتشر شده بودند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. We studied the genetic law of prematurity in spring wheat by using biostatistics method.
[ترجمه گوگل]قانون ژنتیکی نارس بودن گندم بهاره را با استفاده از روش آمار زیستی بررسی کردیم
[ترجمه ترگمان]ما به مطالعه قانون ژنتیکی prematurity در فصل گندم بهاره با استفاده از روش biostatistics پرداختیم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. “It took that to make people sit up and take notice, ” said Dr. Steven Goodman, professor of oncology, pediatrics, epidemiology and biostatistics at Johns Hopkins University.
[ترجمه گوگل]دکتر استیون گودمن، پروفسور انکولوژی، اطفال، اپیدمیولوژی و آمار زیستی در دانشگاه جان هاپکینز، گفت: «این کار لازم بود تا مردم بنشینند و متوجه شوند
[ترجمه ترگمان]دکتر استیون گودمن، استاد غدد، امراض مسری، اپیدمیولوژی و biostatistics در دانشگاه جان هاپکینز گفت: \" این کار باعث شد که مردم بنشینند و توجه کنند \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. The bootstrap resampling method is very important in Conservational Biology. And it is still concerned by the scientists in the fields of Biostatistics and Computational Biology.
[ترجمه گوگل]روش نمونه گیری مجدد بوت استرپ در زیست شناسی حفاظتی بسیار مهم است و هنوز هم مورد توجه دانشمندان در زمینه آمار زیستی و زیست شناسی محاسباتی است
[ترجمه ترگمان]روش نمونه گیری مجدد بوت استرپ در بیولوژی Conservational بسیار مهم است و هنوز هم نگران دانشمندان در زمینه های of و زیست شناسی محاسباتی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. Glover, T and K Mitchell 200 An Introduction to Biostatistics . McGraw - Hill, New York.
[ترجمه گوگل]گلاور، تی و کی میچل 200 مقدمه ای بر آمار زیستی مک گراو - هیل، نیویورک
[ترجمه ترگمان]گلاور، تی و کی میشل ۲۰۰، مقدمه ای بر Biostatistics McGraw - هیل، نیویورک
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

تخصصی

[بهداشت] آمار زیستی
[آمار] آمار زیستی

پیشنهاد کاربران

آمار زیستی: ( اسم جمع ) آماری که در پزشکی و مطالعه بیماری ها استفاده می شود.

بپرس