• (1)تعریف: the science that is concerned with the growth, development, and functioning of living things.
- The gift of a microscope helped expand her interest in biology.
[ترجمه ب گنج جو] علاقه و اشتیاق او به دانش زیست زمانی شعله ور شد که یک میکروسکوپ هدیه گرفت.
|
[ترجمه گوگل] هدیه میکروسکوپ به گسترش علاقه او به زیست شناسی کمک کرد [ترجمه ترگمان] استعداد میکروسکوپ به گسترش علاقه او به زیست شناسی کمک کرد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (2)تعریف: the life processes that characterize a living thing or group of living things.
- These studies have increased our understanding of the biology of bats.
[ترجمه گوگل] این مطالعات درک ما را از زیست شناسی خفاش ها افزایش داده است [ترجمه ترگمان] این مطالعات، درک ما از زیست شناسی خفاش ها را افزایش داده است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
• (3)تعریف: the animal and plant life of a particular place or area.
- They're studying the biology of the coastal region.
[ترجمه گوگل] آنها در حال مطالعه زیست شناسی منطقه ساحلی هستند [ترجمه ترگمان] آن ها بیولوژی منطقه ساحلی را مورد مطالعه قرار می دهند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
جمله های نمونه
1. biology also embraces botany and zoology
زیست شناسی،گیاه شناسی و جانور شناسی را هم در بر می گیرد.
2. plant biology
زیست شناسی گیاهی
3. next to biology i love history
بعد از زیست شناسی عاشق تاریخ هستم.
4. In biology class we had to dissect a frog.
[ترجمه گوگل]در کلاس زیست شناسی باید قورباغه را تشریح می کردیم [ترجمه ترگمان]در کلاس زیست شناسی باید یک قورباغه را تشریح کنیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. The library has a large biology section.
[ترجمه گوگل]این کتابخانه یک بخش زیست شناسی بزرگ دارد [ترجمه ترگمان]کتابخانه بخش زیست شناسی بزرگی دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. The biology students had to dissect a rat.
[ترجمه گوگل]دانشجویان زیست شناسی مجبور شدند یک موش صحرایی را تشریح کنند [ترجمه ترگمان]دانش آموزان زیست شناسی باید موش را کالبد شکافی کنند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. The college biology department has diversified by adding new courses in biotechnology.
[ترجمه گوگل]بخش زیست شناسی کالج با افزودن دوره های جدید در بیوتکنولوژی متنوع شده است [ترجمه ترگمان]دپارتمان بیولوژی این دانشکده با افزودن دوره های جدید در بیوتکنولوژی، تنوع یافته است [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. In biology classes at school we used to dissect rats.
[ترجمه گوگل]در کلاس های زیست شناسی در مدرسه ما موش ها را تشریح می کردیم [ترجمه ترگمان]در کلاس های زیست شناسی در مدرسه به تشریح موش های صحرایی پرداختیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
9. The course will encompass physics, chemistry and biology.
[ترجمه گوگل]این دوره شامل فیزیک، شیمی و زیست شناسی خواهد بود [ترجمه ترگمان]این دوره شامل فیزیک، شیمی و زیست شناسی خواهد بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
10. We dissected a frog in biology class.
[ترجمه گوگل]ما یک قورباغه را در کلاس زیست شناسی تشریح کردیم [ترجمه ترگمان]ما یک قورباغه در کلاس زیست شناسی پیدا کردیم [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
11. She got A in / for Biology.
[ترجمه mohamadda333] اون نمره Aدر زیست شناسی گرفت
|
[ترجمه هلیا] او ( دختر ) نمره ی A را در زیست شناسی گرفت
|
[ترجمه گوگل]او در / برای زیست شناسی مدرک گرفت [ترجمه ترگمان]کلاس زیست شناسی داره [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
12. Even biology undergraduates may balk at animal experiments.
[ترجمه گوگل]حتی دانشجویان مقطع کارشناسی زیست شناسی ممکن است از آزمایش های حیوانی خودداری کنند [ترجمه ترگمان]حتی دانشجویان دوره کارشناسی زیست شناسی ممکن است از آزمایش ها بر روی حیوانات طفره بروند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
13. I had to take a biology lesson this afternoon because the biology teacher was away.
[ترجمه گوگل]امروز بعدازظهر باید درس زیست شناسی می رفتم چون معلم زیست شناسی نبود [ترجمه ترگمان]امروز بعد از ظهر باید یک درس زیست شناسی می گرفتم، چون معلم زیست شناسی آن جا بود [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
14. Most of my colleagues in biology are still very mechanistic in their thinking.
[ترجمه گوگل]اکثر همکاران من در زیست شناسی هنوز در تفکر خود بسیار مکانیکی هستند [ترجمه ترگمان]اغلب همکاران من در بیولوژی نیز در تفکر خود بسیار مکانیکی هستند [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
15. She has a degree in biology.
[ترجمه گوگل]او دارای مدرک زیست شناسی است [ترجمه ترگمان]او مدرک زیست شناسی دارد [ترجمه شما]ترجمه صحیح تر را بنویسید
مترادف ها
زیست شناسی (اسم)
biologism, biology
علم الحیات (اسم)
biology
زندگی حیوانی و گیاهی هر ناحیه (اسم)
biology
تخصصی
[شیمی] زیست شناسی [زمین شناسی] زیست شناسی مطالعه تمام ارگانیسم ها، خصوصاً ارگانیسم های زنده که شامل علم موجودات زنده و دیرین شناسی می باشد. ولی در اکثر موارد فقط برای اشاره به neontology یا علم موجودات زنده، استفاده می شود. [بهداشت] زیست شناسی
انگلیسی به انگلیسی
• study of life biology is the science which is concerned with the study of living things.
پیشنهاد کاربران
زیست شناسی مثال: She is studying Biology at university. او در دانشگاه در حال مطالعه زیست شناسی است.
بومشناسی
بدن، جسم ( در بعضی از متنها، نه معنیِ زیست شناسی می دهد و نه معنیِ زیست یا حیات یا زندگی، و منظور، مؤلفه های جسمانی و فیزیکیِ موجودِ زنده است، در مقابلِ مؤلفه های روحی - روانیِ او )