biological clock

/ˌbaɪəˈlɑːdʒɪkəlˈklɑːk//ˌbaɪəˈlɒdʒɪkəlˈklɒk/

(انواع ادوار طبیعی در موجودات که با جزر و مد و حرارت و ماه و خورشید و غیره رابطه دارد) ساعت زیستی، زیست گشت، زیست آهنگ

جمله های نمونه

1. For women, the "biological clock" governs the time for having children.
[ترجمه گوگل]برای زنان، «ساعت بیولوژیکی» زمان بچه دار شدن را کنترل می کند
[ترجمه ترگمان]برای زنان، \"ساعت زیستی\" بر زمان بچه دار شدن حکومت می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. Long-haul flights can seriously disrupt your biological clock.
[ترجمه گوگل]پروازهای طولانی مدت می توانند ساعت بیولوژیکی شما را مختل کنند
[ترجمه ترگمان]پروازهای طولانی مدت می تواند به طور جدی ساعت زیستی شما را مختل کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. At 3 Kate's biological clock was ticking .
[ترجمه گوگل]ساعت 3 ساعت بیولوژیکی کیت داشت می چرخید
[ترجمه ترگمان]ساعت ۳: ۰۰ ۸ کیت در حال تیک تاک بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. The ticking of the biological clock.
[ترجمه گوگل]تیک تاک ساعت بیولوژیکی
[ترجمه ترگمان]تیک تاک ساعت زیستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. The way Max's biological clock is ticking, it's a wonder Emma didn't call out the bomb squad.
[ترجمه گوگل]نحوه تیک تاک ساعت بیولوژیکی مکس، جای تعجب است که اما تیم بمب را صدا نکرد
[ترجمه ترگمان]طوری که ساعت زیستی در حال تیک تاک ساعت است اما تعجبی ندارد که اما جوخه بمب را صدا نکرده است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. Her biological clock was ticking and she really wanted to have a baby.
[ترجمه گوگل]ساعت بیولوژیکی او تیک تاک می کرد و او واقعاً می خواست بچه دار شود
[ترجمه ترگمان]ساعت biological داشت تیک تاک می کرد و اون واقعا می خواست یه بچه داشته باشه
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. Unfortunately a woman's biological clock is no joke.
[ترجمه گوگل]متأسفانه ساعت بیولوژیکی یک زن شوخی نیست
[ترجمه ترگمان]متاسفانه ساعت زیستی زن هیچ شوخی نیست
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Every living thing has what scientists call a biological clock that controls behavior.
[ترجمه گوگل]هر موجود زنده ای چیزی دارد که دانشمندان آن را ساعت بیولوژیکی می نامند که رفتار را کنترل می کند
[ترجمه ترگمان]هر چیز زنده چیزی است که دانشمندان یک ساعت زیستی می نامند که رفتار را کنترل می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Songs and laughter lubricate the biological clock.
[ترجمه گوگل]آهنگ ها و خنده ها ساعت بیولوژیکی را روان می کنند
[ترجمه ترگمان]ترانه و خنده ساعت زیستی
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. "This biological clock has a very powerful effect on us, " says Professor Jim Horne, director of Loughborough University's sleep research centre.
[ترجمه گوگل]پروفسور جیم هورنای، مدیر مرکز تحقیقات خواب دانشگاه لافبورو می گوید: «این ساعت بیولوژیکی تأثیر بسیار قدرتمندی بر ما دارد
[ترجمه ترگمان]پروفسور جیم هورن، مدیر مرکز تحقیقات خواب دانشگاه Loughborough می گوید: \" این ساعت زیستی اثر بسیار قدرتمندی بر ما دارد \"
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. A ticking biological clock sometimes isn't enough. That's where science steps in and helps it along.
[ترجمه گوگل]تیک تاک ساعت بیولوژیکی گاهی اوقات کافی نیست اینجاست که علم قدم می گذارد و به آن کمک می کند
[ترجمه ترگمان]یک ساعت زیستی در حال گذر زمان کافی نیست اینجاست که علم وارد می شود و به آن کمک می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Her biological clock were ticking and IT really required to HAs a baby.
[ترجمه گوگل]ساعت بیولوژیکی او تیک تاک می کرد و برای بچه دار شدن واقعاً لازم بود
[ترجمه ترگمان]ساعت biological در حال گذر بود و واقعا نیاز به بچه دار شدن داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. Does the person's food have biological clock after character?
[ترجمه گوگل]آیا غذای فرد دارای ساعت بیولوژیکی پس شخصیت است؟
[ترجمه ترگمان]آیا غذای فرد دارای ساعت زیستی بعد از کاراکتر است؟
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

انگلیسی به انگلیسی

• amount of time that a person can biologically perform a certain function (such as have children)
your biological clock is your body's way of registering time. it does not depend on external events such as day or night.

پیشنهاد کاربران

ساعت بدن، ریتم شبانه روزی بدن، ساعت بیولوژیک بدن، ساعت خواب
the biological clock is about fertility, particularly for women
محدوده سنی که یک خانم توانایی بچه دار شدن را دارد.

بپرس