biographer

/baˈjɑːɡrəfər//baɪˈɒɡrəfə/

معنی: شرح حال نویس، تذکره نویس، زندگینامه نگار
معانی دیگر: زندگینامه نویس، زیست نامه نگار

بررسی کلمه

اسم ( noun )
• : تعریف: a person who writes biography.

جمله های نمونه

1. Boswell was the biographer of Dr Johnson.
[ترجمه گوگل]باسبول زندگی نامه دکتر جانسون بود
[ترجمه ترگمان]بازول زندگینامه دکتر جانسن بود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

2. I also reported that Tom Bower, biographer of Robert Maxwell, had a new biography deal.
[ترجمه گوگل]من همچنین گزارش دادم که تام بوئر، زندگینامه نویس رابرت ماکسول، قرارداد جدیدی برای زندگی نامه دارد
[ترجمه ترگمان]من همچنین گزارش دادم که Tom Bower، زندگینامه رابرت مکسول، یک قرارداد بیوگرافی جدید داشت
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

3. Writing about her friend Bea Wright, biographer Eleanor Chappell voiced the spirit expected of polio victims.
[ترجمه گوگل]النور چاپل، زندگی نامه نویس، در مورد دوستش بی رایت، روحیه مورد انتظار قربانیان فلج اطفال را بیان کرد
[ترجمه ترگمان]Eleanor Eleanor، نویسنده زندگینامه خود، با نوشتن در مورد دوستش Bea رایت، روحیه مورد انتظار قربانیان فلج اطفال را اعلام کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

4. Van Gogh as the subject for a biographer is thus a test case.
[ترجمه گوگل]بنابراین، ون گوگ به عنوان سوژه برای یک زندگی‌نامه‌نویس، یک مورد آزمایشی است
[ترجمه ترگمان]ون گوگ به عنوان سوژه زندگی نامه نویس، یک مورد آزمایشی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

5. Churchill's biographer refers to the years before the Second World War as the locust years.
[ترجمه گوگل]زندگی نامه نویس چرچیل از سال های قبل از جنگ جهانی دوم به عنوان سال های ملخ یاد می کند
[ترجمه ترگمان]زندگی نامه نویس چرچیل به سال های پیش از جنگ جهانی دوم به عنوان سال های ملخ اشاره دارد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

6. As one biographer reports, it almost killed him, but he found no peace until he had finished every last one.
[ترجمه گوگل]همانطور که یکی از زندگی نامه نویسان گزارش می دهد، تقریباً او را می کشد، اما او تا زمانی که آخرین آن را تمام نکرده بود، آرامش پیدا نکرد
[ترجمه ترگمان]به عنوان یک گزارش شرح حال نویس نزدیک بود او را بکشد، اما تا پایان عمرش برایش آرامش پیدا نکرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

7. His biographer has stressed the consistency with which he avoided extreme political alignments and maintained a steadfast dislike of religious persecution.
[ترجمه گوگل]زندگینامه نویس او بر ثباتی که با آن از صف بندی های سیاسی افراطی دوری می کرد و بیزاری ثابتی از آزار و اذیت مذهبی داشت، تأکید کرده است
[ترجمه ترگمان]زندگینامه نویس او بر سازگاری با آن تاکید کرده است و از alignments سیاسی افراطی اجتناب کرده و از آزار و اذیت مذهبی پرهیز می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

8. Your Biographer Inevitably your biographer is getting it all wrong.
[ترجمه گوگل]زندگی نامه شما به ناچار زندگی نامه نویس شما همه چیز را اشتباه می کند
[ترجمه ترگمان]به ناچار biographer به طرز Inevitably اشتباه می کند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

9. Suicide was also claimed by Presley's biographer, Albert Goldman.
[ترجمه گوگل]آلبرت گلدمن، زندگینامه نویس پریسلی نیز ادعای خودکشی را داشت
[ترجمه ترگمان]این فیلم همچنین از سوی زندگینامه نویس با نام پریسلی \"آلبرت Goldman\" نیز ادعا شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

10. The biographer says nothing of a king's other chief relaxation, the evening carouse.
[ترجمه گوگل]زندگی نامه نویس چیزی از آرامش اصلی دیگر پادشاه، چرخ و فلک شبانه، نمی گوید
[ترجمه ترگمان]شرح حال نویس نه تنها آرامش، آرامش شامگاهی را می گوید
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

11. The biographer speculated that it may have been failure in his alchemical experiments that led to this breakdown.
[ترجمه گوگل]زندگی نامه نویس حدس می زد که ممکن است شکست در آزمایش های کیمیاگری او منجر به این شکست شده باشد
[ترجمه ترگمان]زندگینامه نویس امکان این عقیده را داشت که ممکن است در آزمایش های alchemical که منجر به این شکست شد شکست خورده باشد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

12. Law's biographer said that it came from Balfour; and Crewe said that it came from Montagu and Derby.
[ترجمه گوگل]زندگی نامه لاو گفت که از بالفور آمده است و کرو گفت که از مونتاگو و دربی آمده است
[ترجمه ترگمان]زندگینامه نویس قانون می گوید که از بالفور came، و Crewe گفت که این کتاب از مانتگیو و داربی نشئت می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

13. As Frost's official biographer, I mentally filed this information.
[ترجمه گوگل]به عنوان بیوگرافی رسمی فراستی، این اطلاعات را به صورت ذهنی ثبت کردم
[ترجمه ترگمان]به عنوان زندگینامه نویسان رسمی فراست، من به طور ذهنی این اطلاعات را بایگانی کردم
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

14. One recent biographer accused the Victorian art critic of being a paedophile.
[ترجمه گوگل]یکی از زندگینامه نویسان اخیر، منتقد هنری ویکتوریا را متهم به پدوفیل بودن کرد
[ترجمه ترگمان]یکی از زندگینامه نویسان معاصر، منتقد هنری ویکتوریایی را به بودن متهم کرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید

مترادف ها

شرح حال نویس (اسم)
biographer

تذکره نویس (اسم)
biographer

زندگینامه نگار (اسم)
biographer

انگلیسی به انگلیسی

• one who writes biographies (written account of a person's life)
someone's biographer is a person who writes an account of their life.

پیشنهاد کاربران

زینِگارگر
کسی که زندگی نامه فردی را می نویسد
شرح حال نویس. زندگینامه نویس

بپرس