biocompatible


سازگار با بافت های زنده (به ویژه در مورد مواد خارجی که در بدن کار گذاشته می شود یا پیوند می شود)، زیست سازگار

انگلیسی به انگلیسی

• being compatible with life; not injurious to living tissue; not having toxic or harmful effects on biological function

پیشنهاد کاربران

( especially of material used in surgical implants ) not harmful or toxic to living tissue
biocompatible ( شیمی )
واژه مصوب: زیست سازگار
تعریف: [شیمی] ویژگی فراورده ای که اثر سمی و زیان بخش در کارکرد زیستی نداشته باشد|||متـ . زی سازگار

بپرس