1. A runtime software component is a dynamically bindable package of one or more programs managed as a unit and accessed through documented interfaces that can be discovered at runtime.
[ترجمه گوگل]یک جزء نرم افزار زمان اجرا، یک بسته قابل اتصال پویا از یک یا چند برنامه است که به عنوان یک واحد مدیریت می شود و از طریق رابط های مستند قابل دسترسی است که در زمان اجرا قابل کشف هستند
[ترجمه ترگمان]یک مولفه نرم افزاری اجرا شده یک بسته پویا از یک یا چند برنامه است که به عنوان یک واحد مدیریت می شود و از طریق واسط های مستند بدست آمده در زمان اجرا قابل دستیابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک مولفه نرم افزاری اجرا شده یک بسته پویا از یک یا چند برنامه است که به عنوان یک واحد مدیریت می شود و از طریق واسط های مستند بدست آمده در زمان اجرا قابل دستیابی است
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
2. Specifically, we allow multiple sets of getters and setters to be generated at once as well as advanced [Bindable] support.
[ترجمه گوگل]به طور خاص، ما اجازه میدهیم مجموعههای متعددی از گیرندهها و تنظیمکنندهها به طور همزمان و همچنین پشتیبانی پیشرفته [Bindable] تولید شوند
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، به چندین مجموعه از getters و setters اجازه می دهد که همزمان با پشتیبانی پیشرفته تولید شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]به طور خاص، به چندین مجموعه از getters و setters اجازه می دهد که همزمان با پشتیبانی پیشرفته تولید شوند
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
3. While MXML defines the GUI, ActionScript offers the behavior for handling events, binding data (through the [Bindable] metadata tag), and the ability to call a remote service.
[ترجمه گوگل]در حالی که MXML رابط کاربری گرافیکی را تعریف میکند، ActionScript رفتاری را برای مدیریت رویدادها، اتصال دادهها (از طریق تگ فراداده [Bindable]) و توانایی فراخوانی یک سرویس راه دور ارائه میکند
[ترجمه ترگمان]در حالی که MXML واسط گرافیکی را تعریف می کند، ActionScript رفتاری را برای رسیدگی به وقایع، داده های پیوند (از طریق برچسب متاداده (bindable)و توانایی فراخوانی سرویس دوردست ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]در حالی که MXML واسط گرافیکی را تعریف می کند، ActionScript رفتاری را برای رسیدگی به وقایع، داده های پیوند (از طریق برچسب متاداده (bindable)و توانایی فراخوانی سرویس دوردست ارایه می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
4. One of SourceMate's many features is providing code hints (i. e. content assist) for standard Flex metadata tags like [Embed] or [Bindable].
[ترجمه گوگل]یکی از بسیاری از ویژگی های SourceMate ارائه راهنمایی های کد (مثلاً کمک محتوا) برای برچسب های متادیتای استاندارد Flex مانند [Embed] یا [Bindable] است
[ترجمه ترگمان]یکی از ویژگی های بسیار زیادی ارایه می کند (i ای برای برچسب های فراداده های استاندارد، مانند [ Embed ] یا [ bindable ]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یکی از ویژگی های بسیار زیادی ارایه می کند (i ای برای برچسب های فراداده های استاندارد، مانند [ Embed ] یا [ bindable ]
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
5. Each bindable item in the Data Sources window has a control list that is accessed by selecting the item and then clicking the drop-down arrow attached to the item.
[ترجمه گوگل]هر آیتم قابل اتصال در پنجره Data Sources دارای یک لیست کنترل است که با انتخاب مورد و سپس کلیک کردن بر روی فلش کشویی متصل به آیتم قابل دسترسی است
[ترجمه ترگمان]هر یک از موارد bindable در پنجره داده ها یک فهرست کنترل دارد که با انتخاب مورد و سپس کلیک کردن تیری که به پایین متصل است، در دسترس قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]هر یک از موارد bindable در پنجره داده ها یک فهرست کنترل دارد که با انتخاب مورد و سپس کلیک کردن تیری که به پایین متصل است، در دسترس قرار می گیرد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
6. Gets the collection of bindable parameters as found in the service's formal parameter list.
[ترجمه گوگل]مجموعه پارامترهای قابل اتصال را همانطور که در لیست پارامترهای رسمی سرویس یافت می شود دریافت می کند
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از پارامترهای bindable را که در فهرست پارامتر رسمی این سرویس یافت می شوند، افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]مجموعه ای از پارامترهای bindable را که در فهرست پارامتر رسمی این سرویس یافت می شوند، افزایش می دهد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
7. One thing to note here is that the variable named email is bindable, which means that any references to this data set will be updated automatically.
[ترجمه گوگل]نکته ای که در اینجا باید به آن توجه کرد این است که متغیر نام ایمیل قابل اتصال است، به این معنی که هر ارجاعی به این مجموعه داده به طور خودکار به روز می شود
[ترجمه ترگمان]نکته ای که در اینجا ذکر شد این است که متغیر به نام ایمیل bindable است، که به این معنی است که هر مرجع مربوط به این مجموعه داده ها به طور خودکار به هنگام سازی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]نکته ای که در اینجا ذکر شد این است که متغیر به نام ایمیل bindable است، که به این معنی است که هر مرجع مربوط به این مجموعه داده ها به طور خودکار به هنگام سازی خواهد شد
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
8. Indicates a property that should be displayed to the user as bindable .
[ترجمه گوگل]خصوصیتی را نشان می دهد که باید به عنوان bindable به کاربر نمایش داده شود
[ترجمه ترگمان]یک ویژگی را نشان می دهد که باید برای کاربر به عنوان bindable نمایش داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید
[ترجمه ترگمان]یک ویژگی را نشان می دهد که باید برای کاربر به عنوان bindable نمایش داده شود
[ترجمه شما] ترجمه صحیح تر را بنویسید